🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟

باب چهارم در معراج السعادة ملا احمد نراقی

و اما انسان: از ملا احمد نراقی معراج السعادة 37

1. و اما انسان: پس این خود ظاهر است که اول او قطره آبی بود گندیده که در تمام اجزای بدن مستغرق بود و خداوند حکیم از حکمت بالغه محبتی میان مرد و زن قرار داد، و به کمند شهوت ایشان را به جانب مجامعت کشید تا به حرکت «وقاعیه نطفه از مواضع مستغرقه، مستخرج شود و آلت رجولیت را قوه دفع، و رحم زن را قوه جذب عطا کرد تا نطفه مرد را به جانب خود جذب نمود و با منی زن ممزوج شده و در رحم قرار گرفت.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


3 دقیقه زمان مطالعه 6 بیت

و اگر تو از ملا احمد نراقی معراج السعادة 38

1. و اگر تو را دیده بصیرت بینا باشد، تفکر کن در اندکی ازعجایب و حکمتهائی که در بعضی از این اعضاست، نظر کن در استخوان ها، که چگونه آنها را از نطفه روان در میان آب و خون صلب، محکم خلق کرده، و آنها را ستون بدن قرار داده، به مقدار مختلف و شکل متفاوت، بزرگ و کوچک، بلند و کوتاه، راست و کج، پهن و باریک، و مجوف و مصمت، به نحوی که مقتضای حکمت و مصلحت بود.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


6 دقیقه زمان مطالعه 8 بیت

و چون بر از ملا احمد نراقی معراج السعادة 39

1. و چون بر قلیلی از عجایب سر مستحضر گشتی نظری به جانب چشم کن و ببین که چگونه آن را به شکلی خوش و هیأتی دلکش و رنگی مرغوب و طرزی محبوب آفریده و از برای آن هفت طبقه و سه رطوبت قرار داده که اگر یکی از آنها متغیر گردد امر دیدن مختل شود و تأمل کن که صورت آسمان به این عظمت و وسعت را در حدقه آن که از عدسی بیشتر نیست ظاهر گردانید و از برای هر چشمی دو «جفن» آفرید که آن را از دود و گرد و سایر موذیات محافظت نماید و جفن زیرین چون ساکن بود کوچکتر آفرید که حدقه را نپوشاند و فضلات چشم در آن مجتمع نگردد و جفنها را زینت داد به مژه ها که هر گاه گشودن چشم ضروری و خوف موذیات به چشم باشد مژه آن را محافظت نماید، همچنان که در وقت باد شدید که با آن خاک و غبار باشد اندکی چشم را می گشایند و مژه های بالا و زیر را به یکدیگر وصل نموده تا پنجره حاصل می شود و از عقب آن نگاه می کنند

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 1 بیت

و چون عجایب از ملا احمد نراقی معراج السعادة 40

1. و چون عجایب چشم را دیدی، گوش هوش بدار، و شمه ای از حکمتهای گوش را بشنو، که چگونه خدای تعالی آن را شکافته، و در اندرون قرار داده، که به وسیله آن امتیاز صداهای مختلفه می کند، و آدمی را از ما فی الضمیر دیگران به واسطه آن آگاه می سازد و بر دو سوراخ گوش بلندی چون صدف خلق کرد، که آن را از سرما و گرما و غیر آنها محافظت نماید و در منفذ آن گردشهای بسیاری مقرر کرد، تا اگر حیوانی قصد گوش کند به سهولت داخل نتواند شد، و با وجود این در آنجا چرکی متعفن خلق کرد، که حشرات موذی از آن متنفر گردند و داخل گوش نشوند.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 1 بیت

و بعد از از ملا احمد نراقی معراج السعادة 41

1. و بعد از آن تأمل کن در روی آدمی ببین که آفریدگار چگونه آن را زینت داده است به آنچه از برای آن ضروری و در کار است از جبهه و جبین و ابرو و محاسن و بینی و دهان .

برای مشاهده کامل کلیک کنید


3 دقیقه زمان مطالعه 3 بیت

پس تفکر از ملا احمد نراقی معراج السعادة 42

1. پس تفکر کن در عجایب معده، و آلاتی که از برای اکل و هضم و طبخ غذا خلق کرده، و ملاحظه کن، بر سر حلقوم طبقاتی قرار داده که در وقت فرو بردن طعام گشوده می شود و بعد از بلع سر به هم آورده و فشرده می گردد، تا غذا از دهلیز مری به معده وارد شود و معده را چون دیگی آفریده، و در آن حرارتی خلق فرمود که به سبب آن غذا پخته شود، و به آن حرارت و حرارتی که از جگر و سپرز و صلب و پیه محیط به معده از اطراف، به معده می رسد، غذا در معده پخته می شود، و شبیه می گردد به آب کشک غلیظ، و آن را «کیلوس» می گویند و چون باید صافی و خالص آن به جگر بالا رود، و در آنجا بعد از طبخ دیگر تقسیم به اعضا شود، خداوند حکیم رءوف در سمت معده رگهائی آفرید، که آنها را «ماساریقا گویند، و لطیف کیلوس از دهان ماساریقا داخل آنها می شود، و ماساریقا متصل است به رگی دیگر که آن را باب الکبد گویند، که یک طرف آن به جگر نفوذ کرده است، و از سر آن رگهای بسیار مانند مو منشعب گشته، و در اجزای جگر منتشر است، و آنها را عروق لیفیه خوانند پس خالص کیلوس به ماساریقا و از آنجا به باب الکبد و از آن به عروق لیفیه می ریزد و از آنجا جگر آن را می مکد و به خود جذب می کند و آن را طبخ دیگر می دهد، و از این طبخ چهار چیز از کیلوس حاصل می شود:

برای مشاهده کامل کلیک کنید


3 دقیقه زمان مطالعه 7 بیت

و چون فی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 43

1. و چون فی الجمله از حکمتهای معده و آلات اکل مطلع گشتی تأمل کن در عجایب دل که آن را جسمی به شکل صنوبر آفریده و چون سرچشمه روح حیوانی است آن را صلب خلق کرد تا از حوادث محفوظ و به اندک چیزی موف نشود

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

پس نظری از ملا احمد نراقی معراج السعادة 44

1. پس نظری گشای و دو دست آدمی را بنگر که چگونه خالق حکیم آنها را کشیده تا به هر مطلبی که آدم خواهد دراز کند، و کف آن را پهن نمود و پنج انگشت نصب فرمود و هر انگشتی را بر سه قسم کرد و ابهام را در یک طرف قرار داد و چهار انگشت دیگر را در طرف دیگر، به نوعی که ابهام بر آنها محیط می شد و اگر اولین و آخرین جمع شوند که در وضع انگشتان و درازی و کوتاهی آنها نوعی دیگر فکرکنند که بهتر از این نوع از جهت زینت و مصلحت باشد یا مثل آن، نمی توانند، زیرا که به این ترتیب قابل گرفتن و دادن و سایر مصالح است، اگر آن را پهن کنی طبقی است نمایان و اگر جمع کنی گرزی است گران و از جمع آنها بعد از پهن کردن هر چه خواهی می گیری و از پهن نمودن بعد از جمع هر چه اراده کنی می دهی، اگر کفچه خواهی از آن سازی و اگر صندوقچه اراده کنی از آن پردازی اگر ابهام را بر سبابه نهی هر چه خواهی به آن پاره کنی و اگر سبابه را راست بداری به آنچه خواهی اشاره کنی اگر عددی را ضبط خواهی از آن توانی و اگر مکانی را خواهی بروبی میسرت گردد به آسانی و غیر اینها از منافع محسوسه.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

و از برای از ملا احمد نراقی معراج السعادة 45

1. و از برای هر شخصی دو پای آفرید مرکب از ران و ساق و قدم، و هر یک به شکلی خاص و ترکیبی مخصوص، تا به هر جا که خواهد حرکت کند و اگر اندکی تغییر در ترکیب یا شکل یا وضع یکی از اینها به هم رسد امر حرکت مختل می گردد و آنها را ستون بدن و مرکب تن قرار داد و تن را بر آنها سوار کرد و همه این عجایب و غرایب را که اندکی از بسیار، و عشری از اعشار عجایب بدن انسان است از قطره ای نطفه خلق کرد در ظلمت رحم و اگر پرده در پیش نمی بود و نظر بر آن می افتاد می دیدی که نقوش و خطوط و رسوم در اعضاء در پی یکدیگر بر آن ظاهر می شوند و نه نقاشی ظاهر و نه قلمی پیداست فسبحانه سبحانه جل شأنه.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

و این شمه از ملا احمد نراقی معراج السعادة 46

1. و این شمه ای بود از حکمتهای و عجایبی که در نطفه در ظلمتکده رحم به ظهور رسید و چون جثه او بزرگتر و جای او در رحم تنگ شد نظر کن که چون آن را راه نمود تا سرنگون شده قدم از تنگنای رحم به فضای دنیا نهاد و چون بعد از بیرون آمدن محتاج به غذائی بود و بدن او نرم و سست و تحمل غذای ثقیل را نداشت خون حیض را گازری کرده رنگ سیاه آن را سفید و ممر آن را که از اسافل اعضا بود مسدود و آن را از راه پستان به جهت غذای طفل روانه فرمود، و پستان را سری آفرید مطابق دهان طفل شیرخوار، و چون طفل را توانایی بلع شیر بسیار در یک دفعه نبود در آن سوراخهای بسیار کوچک قرار داد تا شیر به تدریج از آنها به مکیدن برآید و بنگر که چگونه آن طفل را راهنمائی به پستان و مکیدن آن نمود و بیرون آمدن دندان را به تأخیر افکند تا از آن، پستان مادر را المی نرسد و چون به سبب شیر، رطوبت بسیار در دماغ او مجتمع می شد گریه را بر آن گماشت تا به سبب آن، رطوبت دفع شود و نزول به چشم و عضو دیگر نکند و آن را فاسد کند و چون چندی از آن گذشت و گوشت او محکم و طاقت غذاهای غلیظ را به هم رسانید از برای او دندان رویانید بدون آنکه در وقت آن تقدیمی یا تأخیری واقع شود.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


2 دقیقه زمان مطالعه 2 بیت

تأمل کن از ملا احمد نراقی معراج السعادة 47

1. تأمل کن در قوه خیال بی عرضه ای که قابل قسمت نیست چگونه در یک طرفه العین آسمان و زمین را به هم می نوردد و از مشرق به مغرب می دود.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


3 دقیقه زمان مطالعه 10 بیت

و چون اندکی از ملا احمد نراقی معراج السعادة 48

1. و چون اندکی از عجایب نفس و بدن را دانستی قیاس کن بر آن عجایب زمینی را که مسکن و مأوای توست از بلندیهای آن و پستیها و کوهها و صحراها و رودها و دریاها و معموره ها و بیابانها و چمنها و بستانها و شهرهای عظیمه و جزیره های کثیره، و معادن و جمادات و نباتات و حیوانات و اگر دیده بصیرت بینا باشد در هر جزوی از اجزای آن از عجایب قدرت و بدایع حکمت، آن قدر مشاهده کنی که واله و حیران شوی و یقین به عظمت و جلال خالق آن نمائی.

برای مشاهده کامل کلیک کنید


1 دقیقه زمان مطالعه 1 بیت
350 اثر از باب چهارم در معراج السعادة ملا احمد نراقی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه ملا احمد نراقی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 4 از این مجموعه هستید.
×

ورود / ثبت‌نام

شماره موبایل خود را وارد کنید: