یک خری افتاد از ملا احمد نراقی مثنوی طاقدیس 12
1. یک خری افتاد و پای آن شکست
جان آن از زحمت خر بنده رست
...
1. یک خری افتاد و پای آن شکست
جان آن از زحمت خر بنده رست
...
1. ای خدا من رهروی ام ناتوان
بیکسی وامانده ای از کاروان
...
1. ناگهان گرگی ز گرد ره رسید
اندر آن صحرا خری افتاده دید
...
1. کودکی را بود نانی با عسل
دیگری را نان تنها در بغل
...
1. خر لگد زد بر دهان و بر سرش
کرد خالی سر ز سودای زرش
...
1. همچو آن دیو رجیم کشتنی
کو گذشت از حد خود از رهزنی
...
1. سینه ات را روشنی بینی ز راست
هم گشادش را از آنجا ابتداست
...
1. چون ز ترک سجده آن دیو رجیم
رانده شذ از درگه حی قدیم
...
1. دل ازین دیوار خاکی کن جدا
نصب کن بر طاق جان مجتبا
...
1. گر نبودی پنبه اندر گوش تو
ور نبودی کر دو گوش هوش تو
...
1. ای برادر این ره بازار نیست
زاد این ره درهم و دینار نیست
...
1. هان چه مردان بشکن این محکم طلسم
پای بیرون نه ز ملک جان و جسم
...