16 اثر از دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی

1 آن امیران عرب گرد آمدند نزد پیغامبر منازع می‌شدند

2 که تو میری هر یک از ما هم امیر بخش کن این ملک و بخش خود بگیر

3 هر یکی در بخش خود انصاف‌جو تو ز بخش ما دو دست خود بشو

4 گفت میری مر مرا حق داده است سروری و امر مطلق داده است

1 هر کجا خدا دوزخ کند اوج را بر مرغ دام و فخ کند

2 هم ز دندانت برآید دردها تا بگویی دوزخست و اژدها

3 یا کند آب دهانت را عسل که بگویی که بهشتست و حلل

4 از بن دندان برویاند شکر تا بدانی قوت حکم قدر

1 دی یکی می‌گفت عالم حادثست فانیست این چرخ و حقش وارثست

2 فلسفیی گفت چون دانی حدوث حادثی ابر چون داند غیوث

3 ذره‌ای خود نیستی از انقلاب تو چه می‌دانی حدوث آفتاب

4 کرمکی کاندر حدث باشد دفین کی بداند آخر و بدو زمین

1 هیچ نقاشی نگارد زین نقش بی امید نفع بهر عین نقش

2 بلک بهر میهمانان و کهان که به فرجه وارهند از اندهان

3 شادی بچگان و یاد دوستان دوستان رفته را از نقش آن

4 هیچ کوزه‌گر کند کوزه شتاب بهر عین کوزه نه بر بوی آب

1 گفت موسی را به وحی دل خدا کای گزیده دوست می‌دارم ترا

2 گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم موجب آن تا من آن افزون کنم

3 گفت چون طفلی به پیش والده وقت قهرش دست هم در وی زده

4 خود نداند که جز او دیار هست هم ازو مخمور هم از اوست مست

1 پادشاهی بر ندیمی خشم کرد خواست تا از وی برآرد دود و گرد

2 کرد شه شمشیر بیرون از غلاف تا زند بر وی جزای آن خلاف

3 هیچ کس را زهره نه تا دم زند یا شفیعی بر شفاعت بر تند

4 جز عمادالملک نامی در خواص در شفاعت مصطفی‌وارانه خاص

1 من خلیل وقتم و او جبرئیل من نخواهم در بلا او را دلیل

2 او ادب ناموخت از جبریل راد که بپرسید از خلیل حق مراد

3 که مرادت هست تا یاری کنم ورنه بگریزم سبکباری کنم

4 گفت ابراهیم نی رو از میان واسطه زحمت بود بعد العیان

1 گفت موسی ای خداوند حساب نقش کردی باز چون کردی خراب

2 نر و ماده نقش کردی جان‌فزا وانگهان ویران کنی این را چرا

3 گفت حق دانم که این پرسش ترا نیست از انکار و غفلت وز هوا

4 ورنه تادیب و عتابت کردمی بهر این پرسش ترا آزردمی

1 جوهر صدقت خفی شد در دروغ هم‌چو طعم روغن اندر طعم دوغ

2 آن دروغت این تن فانی بود راستت آن جان ربانی بود

3 سالها این دوغ تن پیدا و فاش روغن جان اندرو فانی و لاش

4 تا فرستد حق رسولی بنده‌ای دوغ را در خمره جنباننده‌ای

آثار جلال الدین محمد مولوی

16 اثر از دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر چهارم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی