شه از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 9
1. شه فرستاد آن طرف یک دو رسول
حاذقان و کافیان بس عَدول
1. شه فرستاد آن طرف یک دو رسول
حاذقان و کافیان بس عَدول
1. کشتن آن مرد بر دست حکیم
نه پی اومید بود و نه ز بیم
1. بود بقالی و وی را طوطیی
خوشنوایی سبز و گویا طوطیی
1. بود شاهی در جهودان ظلمساز
دشمن عیسی و نصرانی گداز
1. او وزیری داشت گبر و عشوه ده
کو بر آب از مکر بر بستی گره
1. پس بگویم من بسر نصرانیم
ای خدای رازدان میدانیم
1. صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندکاندک جمع شد در کوی او
1. دل بدو دادند ترسایان تمام
خود چه باشد قوت تقلید عام