1 مریم خانم آن مه برج عصمت چون رفت از این سراچه بر محنت
2 گفت ازپی تاریخ وفاتش مشتاق صد حیف از آن گوهر گنج عصمت
1 زین غمکده از لطف خداوند جلیل چون رفت بخلد میرزااسماعیل
2 گفت از پی تاریخ وفاتش مشتاق مسکن بجنان شدش ز افعال جمیل
1 غنچه گلبن مقصود زمان رفت بر باد فنا تا خندید
2 صرصر حادثه چون برگ خزان دفتر هستیش از هم پاشید
3 کرد خون در دل مرغان چمن مرگ ازین غنچه نورسته که چید
4 داشت آن مرغ بهشتی دل دل شوق گلزار بهشت جاوید
1 زبده اهل کرم آقا نبی صاحب عز و شرف و احتشام
2 آنکه صحاب کف فیاض اوست فیض رسان همه خاص و عام
3 آنکه ز خمخانه لطفش بود پیر و جوان را می عشرت به جام
4 ساخت یکی تکیه که از خرمی دم زند از روضه دارالسلام
1 نادر دوران شه گیتیستان کاورده است در کمند حکمش ایزد گردن گردن کشان
2 شهسواری کز سبک سیری شبی را طی کند تابد از مغرب چو خورشید از سوی مشرق عنان
3 تاجداری کافسر زرین او چون آفتاب از درخشانی بود آئینه پرداز جهان
4 معدلت کیشی که در ایام عدل او سزد بهر حفظ گله کوشش گرگ را بیش از شبان
1 آصف روشندل صاحب ضمیر سید نیکو سرشت پاک زاد
2 مسندآرای وزارت آنکه هست شاه ایران را محل اعتماد
3 نکتهسنجانی که هر یک سفتهاند گوهری در وصف این روشن نهاد
4 درخور است ار مدح او هر دم کنند بیش از بیش و زیاد از زیاد
1 چون پر ز گردش فلک و دور روزگار پیمانه حیات محمد ربیع شد
2 حکم خدا رسید و ازین خاکدان سرای فرمان کردگار جهان را مطیع شد
3 بار حیات بست و ز قوتش فغان بلند از جان دردناک شریف و وضیع شد
4 در تنگنای دهر بود دستگاه عیش چندانکه تنگ بود بجنت وسیع شد
1 پریشان گشت چون جمعیت افغان ز اصفاهان به تخت پادشاهی شاه دین طهماسب شاه آمد
2 رقم زد کلک مشتاق از پی تاریخ این مصرع شه دین آفتاب آسمان عز و جاه آمد
1 هزار شکر که آمد بهار و رفت خزان ز فیض مقدم گل شد جهان پیر جوان
2 ز پرده رخ بصفایی نمود ابر بهار که هرگز آینه ناید برون زآینه دان
3 دمید لاله و گل صدهزار رنگ ز خاک شد آشکار زمین در دل آنچه داشت نهان
4 زمین بجوش طراوت که همچو گل بر شاخ شکفته شد بسر تیر غنچه پیکان
1 آه کاخر رفت حاجی میرمعصوم از جهان وز وفاتش تیره شد عالم بچشم خاص و عام
2 ناگهان پرواز کرده روز یاران شد سیاه آفتاب زندگی چون آمدش برطرف بام
3 از شراب مرگ بیخود گشت تا صبح نشور آه ازین صهبا که گردون ریختش غافل بجام
4 سادس شهر ربیعالاول از دور فلک بود کامد صبح روز زندگی او را بشام