چراغ انجمن علم از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 1
1. چراغ انجمن علم و فضل زینالدین
که قدوه علما بود و زبده فضلا
1. چراغ انجمن علم و فضل زینالدین
که قدوه علما بود و زبده فضلا
1. دریغا ز حاجی محمدعلی
ثمین گوهر درج مجد و علا
1. شیخ ستوده خصلت عبدالنبی که بودش
یکسر صفات نیکو جمله خصال زیبا
1. حیف از میر فلک مرتبه عبدالغفار
ابروی گهر نسل شه او دانا
1. تعالیالله از این دو طفل توام
که یکجانند گوئی در دو قالب
1. عالم فاضل جناب میرمعصوم آنکه بود
رأی او روشنتر از مرأت بود از آفتاب
1. چون میرمحمد شد از این باغ خراب
یک خنده چو گل نکرده بیرون بشتاب
1. مریم خانم آن مه برج عصمت
چون رفت از این سراچه بر محنت
1. راهب که ز داغ رحلت او
خونابه ز چشم دوستان رفت
1. آصف روشندل صاحب ضمیر
سید نیکو سرشت پاک زاد
1. چون جواد از حدیقه دنیا
رفت و پا در ریاض خلد نهاد
1. حضرت میرزا ابوطالب
ابروی سراچه ایجاد