شیخ گفت: وقتک از محمد بن منور اسرار التوحید 13
1. شیخ گفت: وقتک بین النَفَسین. وقت تو میان دونفس است یکی گذشته و یکی ناآمده. پس گفت دی شد و فردا کو؟ روز امروز است. الوقت سیف قاطع.
1. شیخ گفت: وقتک بین النَفَسین. وقت تو میان دونفس است یکی گذشته و یکی ناآمده. پس گفت دی شد و فردا کو؟ روز امروز است. الوقت سیف قاطع.
1. شیخ گفت تصوف دو چیز است: بیکسو نگریستن و یکسان زیستن.
1. شیخ گفت اللّه و بس و ما سواه هوس و انقطع النفس.
1. شیخ گفت: من صح قصده الینا وجب حقّه علینا، هرکه قصد اوبدین راه درستتر این راه بدو پایندهتر.
1. شیخ بسیارگفتی کی کن یهودیاً صرفاً والافلاتلعب بالتوریة.
1. شیخ گفت: راحةالنفس کلها فی التسلیم وبلاؤهافی التدبیر.
1. شیخ گفت آن پیر را گفتند که دعایی در کار ما کن. گفت: اختیارُ ماجری لک فی الازل خیر من معارضة الوقت. الخیر اجمع فیما اختارخالقنا و اختیار سواه الشر و الشؤم.
1. شیخ گفت اینست و بس و این بر ناخنی بتوان نبشت: اِذبح النفس والافلا تشغل بتر هات الصوفیة.
1. شیخ گفت مسلمانی گردن نهادن بود حکمهای ازلی را والاسلام ان یموت عنک نفسک».
1. شیخ گفت بنده به نماز بازنگرد خداوند سبحانه و تعالی گوید منگر من ترا بهتر از آنم. چون بار دوم بازنگرد خدای تعالی گوید منگر بچه مینگری ؟ چون بار سوم بازنگرد خداوند تعالی گوید شو بر آن کی بدو مینگری.
1. شیخ ماگفت روزی بر سر جمع کی: بخدای کی داند و این هفتاد سوگند است کی هرکی را خدای عزو جل راه دیگر فرا پیش اونهد آنکس را از طریق حقّ بیفگنده بود. آنگه شیخ این بیت بگفت:
1. شیخ گفت خدای میگوید: اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّه اَتْقیکُمْ گرامیترین شما پرهیزگَرترین شماست و پرهیز کردن از خودی خودست و چون تو از نفس خویش پرهیز کردی بوی رسیدی وَهذا صِراطُ رَبِّکَ مُستَقِیما اینست راه من دیگر همه کوریست. این راه صوّام را نبود و قوّام را نبود، عاید را نبود و ساجد را و راکع رانبود، این راه پرهیز کردنست از خویشتن و هذا صراط ربک مستقیما اینست راه من اگر راه مرا میخواهی.