15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان

1 دست بر زخم من فلک نگشاد تا درین سمج بی درم نه ببافت

2 کس چو من گوهری به نظم نسفت کس چو من حله ز نثر نبافت

3 از چنین کارهای بی ترتیب دل من خون شد و جگر بشکافت

4 سخن خوب و نغز طوطی گفت خلعت و طوق مشک فاخته یافت

1 مویم آخر جز از سپید نگشت گر چه اول جز از سیاه نرست

2 رنگ آن سرخ هم نشد گر چند مردم آن را به خون دیده بشست

3 مرد را چون سپید گردد موی تن چو موی سپید گردد سست

4 نادرستی بودش رنگ دوم چون درستیش بود رنگ نخست

1 ای بزرگی که حسن رای تو را هر زمان بر من اصطناعی نوست

2 ابر کف تو تند و پر گهرست بحر فضل تو ژرف و پر لؤلؤست

3 دل شادت چو عقل بی زللست کف رادت چو علم بی آهوست

4 جز تو از مهتران خطاب که کرد بنده خویش را برادر و دوست

1 عذر بی منفعت نهادن چیست پیش دانش بر ایستادن چیست

2 مرگ را زاده ایم و مرده نه ایم خویشتن را غرور دادن چیست

3 پس چو در جمله می بباید مرد همه را ای شگفت زادن چیست

4 در رنجی که منفعت نکند بر تن خویشتن گشادن چیست

1 ناگه خروس روزی در باغ جست در زیر شاخ گل شد و ساکن نشست

2 آن برگ گل که دارد بر سر بکند اندر دو ساق پایش دو خار جست

3 آن از پی جمالی بر سر بداشت وآن از پی سلاحی بر پای بست

1 آدمی سر به سر همه عیب است پرده عیبهاش برناییست

2 زیر این پرده چون برون آید همه بیچارگی و رسواییست

1 مرا بس ز دیوان مرا ز خدمت خوشا روز بیکاری و وقت عطلت

2 بر این تیغ کوه گل انبار گویی چو فغفور بر تختم و فور برکت

3 چو دولت مهیا بود مر کسی را اگر او نجوید بجویدش دولت

4 امامی که بر روزگارست ما را اگر او ندارد بدادمش مهلت

1 گرمابه سه داشتم به لوهور وین نزد همه کسی عیان است

2 امروز سه سال شد که مویم ماننده موی کافرانست

3 بر تارک و گوش و گردن من گویی نمد تر گران است

4 از رنج دل اندکی بگفتم باقی همه در دلم نهانست

1 عمر کاک را که خواهد گفت کای عزیز و گزین برادر دوست

2 در هوای من اردل تو دوتاست دل من در هوای تو یک توست

3 مهر هر کس کهن کهن گشته در دل من زمان زمان نو نوست

4 برگ و پوست گشته ای با من چون توانم نشست به برگ و پوست

1 ثقت الملک تا به صدر نشست دهر پیشش میان به طوع ببست

2 تا همایون دوات پیش نهاد الفش را فلک به تا پیوست

3 درد دشمن شدست و داروی دوست تاش بسپرد آن مبارک دست

4 بنگر اکنون به تازگی عجبا کاندر آن لفظ درد و دارویست

آثار مسعود سعد سلمان

15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی