15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان

1 به جمله ما که اسیران قلعه ناییم نشسته ایم و زیان کرده بر بضاعتها

2 نه مالهایی کآنگاه بود فایده داشت نه سود دارد اکنون همی براعتها

3 همان کفست و نخیزد ازو سخا و کرم همان دلست نجنبد درو شجاعت ها

4 به روز تا بر ما اندر آید از روزن کنیم روشنی و باد را شفاعت ها

1 شاعران بینوا خوانند شعر با نوا وز نوای شعرشان افزون نمی گردد نوا

2 طوطیانه گفت و نتوانند جز آموخته عندلیبم من که هر ساعت دگر سازم نوا

3 اندران معنی که گوید بدهم انصاف سخن پادشاهم بر سخن جایز نباشد پادشا

4 باطلی گر حق کنم عالم مرا گردد مقر ور حقی باطل کنم منکر نگردد کس مرا

1 آسان گذران کار جهان گذران را زیرا که جهان خواند خردمند جهان را

2 پیراسته می دار به هر نیکی تن را آراسته می خواه به هر پاکی جان را

3 میدان طمع جمله فرازست و نشیب است ای مرکب پر حرص فرو گیر عنان را

4 جانست و زبانست زبان دشمن جانست گر جانت بکارست نگهدار زبان را

1 با تو نکال از هجاست زیراک به جلوه است آن تن تو و ایضا

2 مست و خراب دوش بخفتی شد پاره دامن تو و ایضا

3 واکنون دو رنگ بینم از هار ریش ملون تو و ایضا

4 هرگز فر حج ندیدم جز تو ای روسپی زن تو و ایضا

1 خواجه ناصر خدای داند و بس کآروزی تو تا کجاست مرا

2 من چو رفتم تو هیچ کردی یاد صحبت من بگوی راست مرا

3 کار چونست مر تو را کامروز کار با برگ و بانواست مرا

4 نزد بونصر پارسی گویم روز بازار تیز خاست مرا

1 نه جای شخودن بماند از دو رخ نه جای دریدن بماند از قبا

2 بگریم همی در فراقت چنانک که داود بر تربت او ریا

3 که از بس سرشکم بروید همی به یاقوت انگشتری بر گیا

1 ای مایه سعادت ای بوسعید ای از سعود گشته مرکب

2 جاهت ز چرخ یافته میدان رایت ز مهر ساخته مرکب

3 روحی ز عیب و نقص منزه عقلی به ذات و عرض مهذب

4 چون صدر تو که یابد مقصد از جود تو نشسته مرتب

1 ای بزرگی که پایه قدرت همچو خورشید بر فلک سوده ست

2 مفلس از جود تو غنی گشته ست رنجه از جاه تو برآسوده ست

3 صیقل عدل تو به تیغ هنر از جهان زنگ جور بزدوده ست

4 هر که او تخم خدمتت کشته ست جز بزرگی و جاه ندروده ست

1 خواجه ابوالقاسم ای بزرگ اصیل غم معشوقه هیچ کمتر هست

2 هستی آگه ز حال کآن خاتون جز تو آنجاش یار دیگر هست

3 در وفای تو گر خورد سوگند که نخورده ست . . . باور هست

4 شادی وصل او که خواهی یافت با غم هجر او برابر هست

1 ای بزرگی که در همه احوال ناصر تو خدای بیچونست

2 کمترین پایه ای ز همت تو برترین موضعی ز گردونست

3 خلق تو جسم عنبر ساراست لفظ تو رشک در مکنونست

4 روز تأیید تو در اقبال است ماه اقبال تو بر افزونست

آثار مسعود سعد سلمان

15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی