ای داده به دل از امیرخسرو دهلوی دیوان اشعار 1
1. ای داده به دل خزینهٔ راز
عقل از تو شده خزینه پرداز
...
1. ای داده به دل خزینهٔ راز
عقل از تو شده خزینه پرداز
...
1. ای عذر پذیر عذرخواهان
عفو تو شفیع پرگناهان
...
1. شاه رسل و شفیع مرسل
خورشید پسین و نور اول
...
1. فرخنده شبی که آن جهان گیر
از نطع زمین شد آسمان گیر
...
1. چون گوهر مدح خواجه سفتم
وز غیب شنیدم، آنچه گفتم
...
1. شاهی که، به نصرت خدایی،
ختمست برو جان گشایی
...
1. چون من بدو نامه زین ورق پیش
راندم قلمی ز نکتهٔ خویش
...
1. ای چاره ده ماهه زرگانی
هم خضر و هم آب زندگانی
...
1. گویند که، در عرب، جوانی
بودست ز نسبت شبانی
...
1. دندانه گشای قفل این راز
زین گونه در سخن کند باز
...
1. چون رفت به گوش هر کس این راز
وز هر طرفی برآمد آواز
...
1. چون ماند پریوش حصاری
در حجرهٔ غم به سوگواری
...