4 اثر از مجنون و لیلی در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مجنون و لیلی در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مجنون و لیلی در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی

1 چون نافه گشاد باد نوروز بشکفت بهار عالم افروز

2 از شبنم گوهرین شمایل آراست، گلوی گل، حمایل

3 نازک تن لالهٔ دل افروز لرزنده شد از نسیم نوروز

4 با شاهد و می خجسته نامان گشتند بهر چمن خرامان

1 یک روز، به گاه نیم روزان، کانجم شد از آفتاب سوزان

2 گردون ز حرارت تموزی در سایه خزان به پشت کوزی

3 آتش زده گشت کون و کان هم تفسیده زمین و آسمان هم

4 جایی نه که دیده را برد خواب ابری نه که تشنه را دهد آب

1 افسانه سرای شکرین گفت ز الماس زبان، گهر چنین سفت:

2 کان گوشه نشین روی بسته بودی همه وقت دل شکسته

3 پرداخته دل ز صبر و آرام گشتی همه شب چو ماه بر بام

4 هنگام سحر، ز بخت ناشاد چون ابر گریستی به فریاد

1 چون بر سر چرخ لاجوردی خورشید نهاد رو به زردی

2 معشوقهٔ آفتاب پایه برداشت ز فرق دوست سایه

3 بر عزم شدن ز جای بر خاست عذری به هزار لطف درخواست

4 او در سخن و رفیق خاموش تا پاک دلش ببرده از هوش

1 بازم غم عشق در سر افتاد بنیاد صبوریم بر افتاد

2 باز این دل خسته درد نو کرد خود را به وبال من گرو کرد

3 بازم هوسی گرفت دامن کز عقل نشان نماند با من

4 باز این شب تیرهٔ جگر سوز بر بست بروی من در روز

1 گوینده چنین فگند بنیاد کان لحظه کزان غریب ناشاد

2 معشوق عزیز، روی بنهفت آن کشته به خواب بی خودی خفت

3 از زندگیش نبود اساسی تا از شب تیره رفت پاسی

4 چون باز آمد رمیده را هوش افتاد، درونه، باز در جوش

1 ما هیچ کسان کوی یاریم ما سوختگان خام کاریم

2 چو گل ز خوشی به خنده کوشیم هر چند لباس ژنده پوشیم

3 با شیر و گوزن هم عنانیم با زاغ و زغن هم آشیانیم

4 گنجیست غم اندرون سینه ما راست کلید آن خزینه

1 گویندهٔ این حدیث زیبا زین گونه نگاشت روی دیبا:

2 کان زهرهٔ شب نشین بی‌خواب چون در غم دوست ماند بی‌تاب

3 چون غم زدگان به درد می‌بود با ناله و آه سرد می‌بود

4 هر گریه که کرد موج خون ریخت هر دم که زد آتشی برون ریخت

1 آمد چو خزان به غارت باغ بنشست به جای بلبلان زاغ

2 هر غنچه که جلوه‌کرد گستاخ در ریختن آمد از سر شاخ

3 ریزان گل و لاله، شست در شست مالنده چنار، دست در دست

4 گیسوی بنفشه خاک بوسان چون زلف خمیدهٔ عروسان

1 خوانندهٔ این خط کهن‌سال زین گونه نمود صورت حال

2 کان بت چو ازین سرای غم رفت با همرهٔ عشق در عدم رفت

3 مادر که بدید حال لیلی برداشت به نوحه وای ویلی

4 آهی ز جگر چنان برآورد کاختر زدمش فغان برآورد

آثار امیرخسرو دهلوی

4 اثر از مجنون و لیلی در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مجنون و لیلی در دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.