رشیدکا ز تهی مغزی از خاقانی شروانی قطعه 347
1. رشیدکا ز تهی مغزی و سبک خردی
پری به پوست همی دان که بس گران جانی
...
1. رشیدکا ز تهی مغزی و سبک خردی
پری به پوست همی دان که بس گران جانی
...
1. گویند کز تبی ملک الشرق درگذشت
ای قهر زهردار الهی چنین کنی
...
1. صانعا شکر تو واجب شمرم
که وجود همه ممکن تو کنی
...
1. ز آب سخن بحر ارجیش را من
مدد میدهم تا تو تاثیر بینی
...
1. اهل بغداد را زنان بینی
طبقات طبق ز نان بینی
...
1. خاقانیا فرو خوان اسرار آفرینش
از نقش هر جمادی کورا روان نبینی
...
1. آب شهوت مریز خاقانی
دست ازین آب هم به آب بشوی
...
1. صبح کرم و وفا فرو شد
خاقانی ازین دو جنس کم جوی
...
1. مرفق دهم به حضرت صاحب قصیدهای
خوشتر ز اشک مریمی و باد عیسوی
...
1. می تا خط جام آر به رنگ لب دلجوی
کز سبزه خط سبزه برآورد لب جوی
...
1. خاقانیا ز خدمت شاهان کران طلب
تا از میان موج سیاست برون شوی
...
1. خاقانی است بلبل عنقا سخن ولی
عنقاست کبک هم صفت اوش چون نهی
...