مرا شاه بالای خواجه نشانده است از خاقانی قطعه 1
1. مرا شاه بالای خواجه نشانده است
از آن خواجه آزرده برخاست از جا
نظام دولت بهرامیان رشید الدین از خاقانی قطعه 2
1. نظام دولت بهرامیان رشید الدین
فلک توئی و زمین ما و ذره نامهٔ ما
همه کارم ز دور آسمانی از خاقانی قطعه 3
1. همه کارم ز دور آسمانی
چو دور آسمان شد زیر و بالا
من که خاقانیم به منت شاه از خاقانی قطعه 4
1. من که خاقانیم به منت شاه
پشت خم کرده‌ام ز بار عطا
خاقانیا به جاه مشو غره غمروار از خاقانی قطعه 5
1. خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
گر خود به جاه بهمن و جمشیدی از قضا
کبوتر حرم آمد ز کعبهٔ سعدا از خاقانی قطعه 6
1. کبوتر حرم آمد ز کعبهٔ سعدا
بشاره داد چو دلالهٔ عروس سبا
ای در برگزیده که غواص کرده‌ای از خاقانی قطعه 7
1. ای در برگزیده که غواص کرده‌ای
در بحر فکر خاطر دردانه سنج را
ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد از خاقانی قطعه 8
1. ضمانش کرد به صد سال عمر و مهر نهاد
قباله‌دار ازل نامهٔ ضمانش را
خواجه یک هفته اضطرابی داشت از خاقانی قطعه 9
1. خواجه یک هفته اضطرابی داشت
دو شش افتاد چرخ ازرق را
بترس از بد خلق خاقانیا از خاقانی قطعه 10
1. بترس از بد خلق خاقانیا
ولیکن ز بد ده امان خلق را
خاقانی ار به باره کشد دست بدتر است از خاقانی قطعه 11
1. خاقانی ار به باره کشد دست بدتر است
از ابرهه که پیل کشد جنگ کعبه را
من که خاقانیم آزاد دلم از خاقانی قطعه 12
1. من که خاقانیم آزاد دلم
که خرد قائد رای است مرا