ما انصف ندمانی لو انکر از خاقانی شروانی غزل 394
1. ما انصف ندمانی لو انکر ادمانی
فالقهوة من شرطی لاالتوبة من شانی
...
1. ما انصف ندمانی لو انکر ادمانی
فالقهوة من شرطی لاالتوبة من شانی
...
1. یارب لیل مظلم قد قلت یارب ارحم
حتی تجلی الصبح لی فیالساترین المعلم
...
1. قم بکرة و خذها با کورة الحیات
فالدیک قدینادی هات السلاف هات
...
1. از روی تو فروزد شمع سرای عیسی
وز عارض تو خیزد نور شب تجلی
...
1. چو عمر رفته تو کس را به هیچ کار نیایی
چو عمر نامده هم اعتماد را به نشایی
...
1. دیوانه شوم چون تو پریوار نمایی
در سلسلهٔ زلف پری مار نمایی
...
1. لاله رخا سمن برا سرو روان کیستی
سنگدلا، ستمگرا، آفت جان کیستی
...
1. باز از نوای دلبری سازی دگرگون میزنی
دیر است تا در پردهای از پرده بیرون میزنی
...