جهان دانش و معنی ، شهاب الدّین تویی آنکس
که چشم عقل کم بیند ، چو تو بسیار دانی را
ز رای سالخوردت دان ، شکوه بخت برنایت
مربّی آنچنان پیری، سزد چونین را
زقحط مردمی عالم ، چنان شد خشک لب تا لب
که الّا در ثنای تو ، ندیدم تر زبانی را
چو کلک نقشبند تو ، بصنعت دست بگشاید
تو پنداری نهفتستی بلب در جان مانی را