ای که نه شقّۀ از کمالالدین اسماعیل قصیده 13
1. ای که نه شقّۀ چرخ اطلس
بارگاهی ز سرا پردۀ تست
1. ای که نه شقّۀ چرخ اطلس
بارگاهی ز سرا پردۀ تست
1. ای دل چو آگهی که فنا در پی بقاست
این آرزو و آز دراز تو بر کجاست؟
1. ای که از هر سر موی تو دلی اندرواست
یک سر موی ترا هردو جهان نیم بهاست
1. جهان سروری و پشت دودمان خجند
که بندگیّ ترا اسمان بجان برخاست
1. برتافتست بخت مرا روزگار دست
زانم نمی رسد بسر زلف یار دست
1. ای کریمی که در ستایش تو
عقل کل را زبان بفرسودست
1. ای آنکه لاف میزنی از دل که عاشقست
طوبی لک ار زبان تو با دل موافقست
1. این وضع بین که گویی لطف مشکّلست
یا شاخهای سدره بطوبی موصّلست
1. پناه و قدوۀ حکّام عصر صدر جهان
تویی که حکم ترا روزگار محکومست
1. دریای غصّه را بن و پایان پدید نیست
کار زمانه را سرو سامان پدید نیست
1. دوش عقلم که ترجمان نست
پرده از پوشش نهان برداشت