آثار کلیم

صفحه 1 از 3
3 اثر از مثنویات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار کلیم / دیوان اشعار کلیم / مثنویات در دیوان اشعار

مثنویات در دیوان اشعار کلیم

1 ندارد شش جهت چون این مثمن که باشد هفت چرخش زیر دامن

2 ملایک چون کبوتر بر رواقش ثریا کوزه نرگس بطاقش

3 صفای هشت خلد از وی عیانست که هر رنگش ز پا جنت نشانست

4 ندیدم گرچه گردیدم ز آفاق چنین هشتی که باشد در جهان طاق

1 دگر بخت از در یاری برآمد بشهرستان عیشم رهبر آمد

2 ره و رسم جفاجویان دگر شد کسی کو بود رهزن راهبر شد

3 بگلزاریم طالع رهنما گشت که با خارش بود صد رنگ گلگشت

4 چه بستانی است دست عیش گلچین که شهری را زیک گل کرده رنگین

1 مرا تا افکند هر روز جائی نصیبم کرده گردون بادپائی

2 بسیر هر دیاری چون کنم میل بره منزل نفهمیده است چون سیل

3 زخوش رفتاری آن برق آئین مسافر را وطن شد خانه زین

4 کند گوشه نشین هم آن تمنا که اندر دامن زینش کشد پا

1 کیم من داغداری از زمانه بهر داغی خدنگ را نشانه

2 ز گمنامی بشهر خود غریبی شکسته خاطری محنت نصیبی

3 هدف وارم همیشه رو گشاده به پیش تیر تقدیر ایستاده

4 ز رفعت بی نصیبم دارد ایام عجب نبود اگر افتادم از بام

1 نشیمن که دید اینچنین دلپذیر که در هفت اقلیم شد بی نظیر

2 بوسعت جهان همسر او نگشت که رکن جهان چارو او راست هشت

3 مسرت فزا، دلگشا، دلنشین غبار درش آبروی زمین

4 قضا ریخت در قالب خشت جان که حیفست از خاک ترکیب آن

1 زهی قصری که گردونت دهد باج سخن را برده تعریفت بمعراج

2 زشوق دیدن ایوانت خورشید نخوابد همچو طفل اندر شب عید

3 ملایک بال بر سقفت کشیده بطاقت شیشه افلاک چیده

4 کشیده طاقت از همت نشانست کمان قدرت بازوی خانست

1 زهی دولتسرای آتش افروز فروغ تو جهان را صبح نوروز

2 رخ افلاک را آئینه بامت چراغ اختران روشن زجاهت

3 ز شأن تست گر چرخت ببالاست بضبط مغز بالا پوست از جاست

4 نمود از رفعت شأنت عیانست مگر خشتت ز خاک سر کشانست

1 چو اقبال از نظام الملک برگشت بکشت بخت او شبنم شرر گشت

2 نهال دولت او این برآورد که از خود چون چنار آتش برآورد

3 ز مغروری و مستی و جوانی شدی کج کج براه زندگانی

4 بیکسو می نهادی گاه و بیگاه قدم از شاهراه خدمت شاه

1 برای سراپرده اش آفتاب ز زرتاب تابیده زرین طناب

2 چنان ابره از زر کشتی تابناک که زرین شود میخ چوبین بخاک

3 شود اطلس چرخش ار آستر بیابد ز اقبال روی دگر

4 چنان از طراوت صفا گستر است گه از پرده چشم روشن تر است

1 کلید سخن را چو پیدا کنم در وصف دولتسرا وا کنم

2 زبانی ز همت بلندان بوام بگیرم که گویم ز قدرش کلام

3 سر رفعت و پای بنیاد او که عرش آشنا شد بامداد او

4 سراپا چو طوبی است راحت فزا چو زلف سیه سایه اش دلربا

آثار کلیم

3 اثر از مثنویات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.