آثار کلیم

صفحه 2 از 3
3 اثر از مثنویات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار کلیم / دیوان اشعار کلیم / مثنویات در دیوان اشعار

مثنویات در دیوان اشعار کلیم

1 چو دست قضا نقش این جلد بست پر و بال طاووس در هم شکست

2 کتابش چو گوهر بود از شرف مناسب فتادست جلد از صدف

3 کند خرده کاریش را چون نگاه گذارد فلک عینک از مهر و ماه

4 چو خود را سزاوار این جلد دید صدف دامن از دست گوهر کشید

1 زهی دلنشین قصر آراسته به باغ جهان سرو نوخاسته

2 جهان از وجود تو دارد صفا که فانوس از شمع گیرد ضیا

3 متانت ز بنیاد تو خاک را ستونت عصا دست افلاک را

4 ز جام تو عینک نهد چرخ پیر چو بیند در احوال عالم بزیر

1 ازین دلگشا قصر عالی بنا سر اکبرآباد شد عرش سا

2 بودکنگرش از جبین سپهر نمایان چو دندان سین سپهر

3 شرافت یکی آیه در شان او سعادت در آغوش ایوان او

4 سجود در این سرای سرور کند سرنوشت بد از جبهه دور

1 خوشا هندوستان مأوای عشرت سواد اعظم اقلیم راحت

2 زخاک پاک او برداشتن کام چنان آسان که بردارد کسی گام

3 متاع خاطر جمع و دل شاد بسی ارزان بود در اکبرآباد

4 سوادش مشق کرده تخته خاک و زان تخته سبق خوانست افلاک

1 بمهمانی گوش ارباب هوش یکی قصه دارم بمن دار گوش

2 حدیثی سراسر بیان وقوع بگویم بتو از زبان وقوع

3 حدیثی درو پیر و برنا یکی بنقلش زبان قلمها یکی

4 زمردم من این نقل نشنیده ام من از دل شنیدم، دل از دیده ام

1 پیش رخ شه نه سپر شد حجاب پاره ابریست بر آفتاب

2 شاه جهان ثانی صاحبقران یک سپر از اسلحه اش آسمان

3 بندگیش فخر سران دیار گوش همه چون سپر حلقه دار

4 تیغ بروی فلک افراختست کاهکشان دست سپر ساختست

1 دگر بخت از در یاری برآمد بشهرستان عیشم رهبر آمد

2 ره و رسم جفاجویان دگر شد کسی کو بود رهزن راهبر شد

3 بگلزاریم طالع رهنما گشت که با خارش بود صد رنگ گلگشت

4 چه بستانی است دست عیش گلچین که شهری را زیک گل کرده رنگین

1 زهی از تو روی طراوت سفید صفا را ز تو گرم کشت امید

2 سرور دل و راحت جان توئی بعالم قدمگاه پاکان توئی

3 بوارستگی طبع همدم ز تست سبکباری اهل عالم ز تست

4 بسویت گذر هر که افکنده است لباس علایق ز بر کنده است

1 زهی دلکش بنای چرخ پایه جهان از آب و رنگت برده مایه

2 بهار بوستان آفرینش نظر باز جمالت چشم بینش

3 فتد عکست چو در آئینه صبح نگنجد مهر خور در سینه صبح

4 صفاپور از تو زیبا روزگارست بهار از پهلوی گل نامدار است

1 زهی دلنشین قصر خاطر فریب غم از دلربائی بسان شکیب

2 زدیوار تو عکس گلهای باغ نماید چو ز آئینه عکس چراغ

3 درون و برونت بسان حباب سراپا لطافت تمام آب و تاب

4 حباب مربع اگر دیده کس بدریای هستی تو باشی و بس

آثار کلیم

3 اثر از مثنویات در دیوان اشعار کلیم در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار کلیم شعر مورد نظر پیدا کنید.