اشکم نه بی تو از جویای تبریزی دیوان اشعار 13
1. اشکم نه بی تو از مژهٔ تر فرو چکد
کز ابر تیره خرمن اخگر فروچکد
...
1. اشکم نه بی تو از مژهٔ تر فرو چکد
کز ابر تیره خرمن اخگر فروچکد
...
1. زجوش سبزه و گل کرده ابر فصل بهار
بساط مخمل گدوز پهن در گلزار
...
1. هزار شکر که سرمستم از شراب طهور
بری است شیشه ام از خاره و می ام از انگور
...
1. ز همتم نبود احتیاج با گوهر
که آبله است به کف چون صدف مرا گوهر
...
1. ز ابروی تو تفاوت بسی است تا شمشیر
کجا مهابت موج بلا، کجا شمشیر؟
...
1. شده است چشم تو همدست زلف در تسخیر
دو حلقهٔ دگر افزوده ای بر این زنجیر
...
1. بی خرد را نبود بهره ز ارباب هنر
قیمت رشته به بالا نرود از گوهر
...
1. در فصل دی شده است به زور سنان برف
روی زمین مسخر صاحبقران برف
...
1. فصل آن شد که بی سیر جهان پیرفلک
پیش چشم از مه و خورشید گذارد عینک
...
1. چون بلرزند ز بیعت چه زمین و چه فلک
گردد از ماه جدا نور و ز ماهی پولک
...
1. در برم حیرت روی تو ز بس دارد تنگ
مانده تار نگهم خشک بسان رگ سنگ
...