آثار جامی

صفحه 1 از 30
30 اثر از خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار جامی / دیوان اشعار جامی / خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار

خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی

1 انما الله واحد و احد صمد لم یلد و لم یولد

2 لایضاهیه فی الوجود سوی لایکافیه فی البقاء احد

3 الذی یمسک السماء الی امد شائه بغیر عمد

4 عزه دائم الی الاباد ملکه قائم الی السرمد

1 زهی از دو رخ شاه دنیا و دین به مهر کتف خاتم المرسلین

2 ز خاتم سیمان ازان ملک یافت که نام تواش بود نقش نگین

3 یسار است دنیا یمین آخرت به زیر نگینت یسار و یمین

4 چو طوبی به نعلین تو سود سر رسیده سر او به عرش برین

1 برآمد شاه عشق از طور سینا در آنجا زد علم بر دیر مینا

2 رخ اندر وادی بطحا برافروخت به نور خود جهانی ساخت بینا

3 به روی هرکس ابواب فتوحات به آن مفتوح شد فتحا مبینا

4 به آن فتح مبین بینا بگشتیم فمن هذا لقینا ما لقینا

1 عاشقم اما نمی گویم کجا بیخودم لیکن نمی دانم چرا

2 بیخودم زان می که آن را نیست جام عاشقم جایی که آنجا نیست جا

3 حبذا زان می که از یک جرعه ساخت از وجود خویشتن فانی مرا

4 ساقیا یک جرعه دیگر ببخش تا شوم فانی ز پندار فنا

1 به اسرار حقیقت نیست جز پیر مغان دانا له فضل علی اهل النهی علما و عرفانا

2 زمانی گوش بر گفتار او نه تا یقین دانی که جز تلبیس نبود حاصل تدریس مولانا

3 اگر بودی کمال اندر نویسایی و خوانایی چرا آن قبله کل نانویسا بود و ناخوانا

4 بیا ای کرده احیای ممات هر دل مرده چه باشد سایه بر ما مردگان اندازی احیانا

1 هلال الکاس لم تکمل بشمس الراح کملها که گردد چون شود پر این مه نو بدر محفل‌ها

2 دلم آن موج زن دریاست ز اوصاف جمال تو که افتد صد صدف گوهر ز هر موجش به ساحل‌ها

3 به عزت باش با دل‌های عالی همت ای خواجه که گر افتی ز بام آسمان بهتر کزین دل‌ها

4 چو هر منزل که لیلی کرده جا کعبه‌ست مجنون را به قصد کعبه مجنون را چه حاجت قطع منزل‌ها

1 الا یا ایها الساقی می آمد حل مشکل‌ها ز می مشکل بود توبه ادر کاسا و ناولها

2 چو گردد کعبه رو لیلی ز مجنون بیش ازین ناید که ریزد خون دل از دیده بر آثار منزل‌ها

3 ز هر محمل چو آید بوی لیلی جای آن دارد که گردد اشک مجنون قطره زن دنبال محمل‌ها

4 بمیر از خویش تا زین موج خیز غم امان یابی که شخص مرده را زود افکند دریا به ساحل‌ها

1 نات سلمی و لکن لاخ برق من مغانیها بلی منزلگه مقصود را باشد نشانی‌ها

2 نسیم کوی او بخشد دل امیدواران را امید کامگاری‌ها نوید شادمانی‌ها

3 کجا شد آن ز روی او شبم را روشنایی‌ها کجا رفت آن ز لعل او لبم را کامرانی‌ها

4 جوانی در سر و کار جوانان شد نمی‌دانم کجایند آن جوانان یا کجا رفت آن جوانی‌ها

1 به افسون گر گشایی مهر این لعل شکرخارا فرود آری ازین فیروزه گون منظر مسیحا را

2 بیا ساقی که گر اقبال گردون را بقا بودی نکردی پایه تخت سکندر تاج دارا را

3 سفال دردی اندر ده که بهر نقل ازین مجلس سزد گر آسمان ریزد فرو عقد ثریا را

4 مجو از عقل شرح دل که درد آشام میخانه به جام می حواله کرد حل این معما را

1 بر طرف رخ نهادی آن جعد مشکسا را چون شب سیاه کردی روز سفید ما را

2 بویت به هر مشامی حیف است اگر توانم سوی تو ره ببندم آمد شد صبا را

3 بعد از هجوم هجران بی دولت وصالت باز آمدن چه امکان صبر گریز پا را

4 از لعل تو ز چشمم شد خون دل روانه بس رازها که گردد از باده آشکارا

آثار جامی

30 اثر از خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خاتمة الحیات - غزلیات در دیوان اشعار جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی