آثار جامی

صفحه 2 از 6
6 اثر از سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ

سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ جامی

1 شاه غزنین چو واقفی ز علوم کرد تعیین به باجخواهی روم

2 گفت با او که گر کنند سؤال از تو آن صاحبان جاه و جلال

3 که بود بنده زاده ای محمود این خیال از کجاش روی نمود

4 تو چه خواهی جواب ایشان گفت وین غبار از ضمیر ایشان رفت

1 قیصر روم سوی نوشیروان قاصدی هوشمند کرد روان

2 قاصد شاه هوشمند سزد تا ز خامی خیال کج نپزد

3 چون فرستاد از خرد زنده ست آن خردمندی فرستنده ست

4 بعد ماهی که رنج راه کشید به در بارگاه شاه رسید

1 ای به شاهی کشیده سر به سپهر خاک پای تو گشته افسر مهر

2 داد فضل خدایت آن پایه که شدی مر خدای را سایه

3 از تکبر مبر به گردون سر سایه را جای بر زمین خوشتر

4 جای سایه گر آسمان بودی خلق را کی ز خور امان بودی

1 معدلت سیر تا جهاندارا زیر حکمت سکندر و دارا

2 عالم از عدل تو پر آوازه فضل و جودت برون ز اندازه

3 عدل را زاد راه فردا کن ظلم را همنشین عنقا کن

4 عدل خواهی که بر مزید شود ظلم باید که ناپدید شود

1 حمد ایزد نه کار توست ای دل هر چه کار تو بار توست ای دل

2 پشت طاقت به عاجزی خم ده واعترف بالقصور عن حمده

3 و توسل بافضل الصلوات و تقرب باصلح الدعوات

4 بنبی الهدی و احبابه وارثی علمه و آدابه

1 بود در مرو شاهجان زالی همچو زال جهان کهنسالی

2 روزی آمد ز خنجر ستمی بر وی از یک دو لشکری المی

3 از تظلم زبان چو خنجر کرد روی در رهگذار سنجر کرد

4 دید کز راه می رسد سنجر برده از سرکشی به کیوان سر

1 پور کسری که داشت هرمز نام دل به عدلش گرفته بود آرام

2 چون برون آمدی ز شهر سپاه این منادی زدی به هر سر راه

3 که عناون در کف هوس منهید پای در کشتزار کس منهید

4 فی المثل هر که خوشه ای شکند پر کاهی ز خرمنی بکند

1 دید پور عمر به چشم خیال مر عمر را پس از دوازده سال

2 گفت بابا تو را چه حال افتاد که ز حال منت نیامد یاد

3 گفت از وقت مرگ تا امروز حالتی داشتم عجب جانسوز

4 از سؤال مظالم مردم دست و پا کرده بود عقلم گم

1 در زمان گذشته دهقانی گاو می راند گرد ویرانی

2 ناگهان آلت زراعت او بر زمین شد فرو در آن تک و پو

3 آشکارا شد از زمین یک خم پر درونش ز خوشه گندم

4 خوشه هایی چو دانه های گهر زرگرانش غلاف کرده ز زر

1 اهل عالم نه پیرو خردند بلکه بر دین پادشاه خودند

2 همه آیین شاه خود گیرند همه بر دین شاه خود میرند

3 ای مباهی به دولت شاهی وز قوانین مملکت آگاهی

4 روی در قبله نجات آور پی به سر چشمه حیات آور

آثار جامی

6 اثر از سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر سلسلةالذهب - دفتر سوم در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.