1 امت احمد از میان امم باشد از جمله افضل و اکرم
2 اولیایی کز امت اویند پیرو شرع و سنت اویند
3 رهبران ره هدی باشند بهتر از غیر انبیا باشند
4 خاصه آل پیمبر و اصحاب کز همه بهترند در هر باب
1 هر که شد ز اهل قبله بر تو پدید که به آورده نبی گروید
2 گر چه صد بدعت و خطا و خلل بینی او را ز روی علم و عمل
3 مکن او را به سرزنش تکفیر مشمارش ز اهل نار و سعیر
4 ور ببینی کسی ز اهل صلاح که رود راه دین صباح و رواح
1 هر که را زیر خاک شد منزل دو فرشته به صورتی هایل
2 پیشش آیند ز ایزد متعال امتحان را ازو کنند سؤال
3 که خدای تو و نبی تو کیست زان همه دین که بود دین تو چیست
4 گر بگوید جوابشان به صواب برهد از غم عذاب و عقاب
1 چون شود نوبت جهان آخر وز قیامت نشانه ها ظاهر
2 نشود یافت هیچ کس به جهان کالله الله برآیدش به زبان
3 مر سرافیل را دهد دستور حق تعالی که در دمد در صور
4 زان دمیدن خلایق عالم همه میرند چون چراغ از دم
1 از پی نفخ صور نوع بشر چون شود حشر کرده در محشر
2 سویشان بعد از انتظارگران نامه های عمل کنند پران
3 سعدا را دهند بهر شرف نامه از سوی دست راست به کف
4 اشقیا را صحیفه ها در مشت از سوی چپ دهند یا پس پشت
1 وضع میزان کنند از پی آن تا بسنجند طاعت و عصیان
2 آن کش افزود کفه حسنات شاد زی گو که شد ز اهل نجات
3 وان که افزود پله عصیان خون گری گوی که ماند در خسران
1 چون ز میزان و وزن آن برهند بر جهنم پلی عجب بنهند
2 پلی آنسان که از قدم تا فرق عابر آن بود در آتش غرق
3 تیز چون تیغ بلکه افزون هم عرض آن موی بلکه از مو کم
4 هر که باشد ز مؤمن و کافر بر سر پل کنندگشان حاضر
1 پنجه آمد مواقف عرصات که مطیعان بایستند و عصات
2 کرده آماده خالق داور بهر هر موقفی سؤال دگر
3 هر که گوید جواب خود به صواب طی هر موقفی کند به شتاب
4 ور نه در هر یکی ز سختی حال رنج بیند هزار سال و ملال
1 هر که افتد به دوزخ از کفار جاودان جای او بود در نار
2 ور بود مؤمن فتاده ز راه سوزد آنجا به قدر جرم و گناه
3 یا خود او را شفاعت شفعا برهاند ازان جزا و سزا
4 ور دری از شفیع نگشاید ارحم الراحمین ببخشاید
1 چون ز دوزخ کنند خلق گذر شست و شویی کنند در کوثر
2 دود دوزخ ز خود فرو شویند سوی جنت سرای خود پویند