آثار جامی

صفحه 1 از 9
9 اثر از خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / خردنامه اسکندری در هفت اورنگ

خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی

1 کمان گردنی از پی و استخوان کلاغش پی طعمه زاغ کمان

2 بدل گشته او را ز بار درشت چو گردن به تقعیر تحدیث پشت

3 شده پیر و چون شاهد خودپرست هم آیینه هم شانه او را به دست

4 نموده ز آیینه اش مرگ روی ز بس محنت از شانه اش رفته موی

1 الهی کمال الهی توراست جمال جهان پادشاهی توراست

2 جمال تو از وسع بینش برون کمال از حد آفرینش فزون

3 بلندی و پستی نخوانم تو را مقید به اینها ندانم تو را

4 نه تنها بلندی و پستی تویی که هستی ده هست و هستی تویی

1 گفت اگر اینست رسم مهتری منصب ما نیست جز لولیگری

2 یکی روستایی پسر کش پدر به ده بودی از مه دهی بهره ور

3 دماغی پر از نخوت و جاه داشت دلی خالی از حشمت شاه داشت

4 پدر روزی از ده کمتر تنگ کرد به رفتن سوی شهر آهنگ کرد

1 به فیض ازل هر که را همرهیست دل روشنش هم پر و هم تهیست

2 پر از چیست از جذب پیران راه تهی از چه زآویزش مال و جاه

3 خوش آن سر که پا سوی پیران نهاد کف اندر کف دستگیران نهاد

4 کم نقش صورت پسندان گرفت دل ساده از نقشبندان گرفت

1 کرم گسترا عاجز و مضطرم بگستر سحاب کرم بر سرم

2 به عجز و ضعیفی و پیریم بین ز اسباب قوت فقیریم بین

3 نه دستی که کاری برآید ازو نه پایی که راهی گشاید ازو

4 به بخشایش و لطف دستی گشای ببخشا بر این پیر بی دست و پای

1 چنین گفت دانشور روم و روس که چون رخت بست از جهان فیلقوس

2 سکندر برآمد به تخت بلند صلایی به بالغ دلان درفکند

3 که ای واقفان از معاد و معاش که هستیم با یکدگر خواجه تاش

4 سفر کرد ازین ملک شاه شما به هر نیک و بد نیکخواه شما

1 دبیر خردمند دانش پژوه نویسنده قصه هر گروه

2 نوشت از سکندر شه نامدار که چون سلطنت یافت بر وی قرار

3 چو نور خرد بودش اندر سرشت خردنامه های حکیمان نوشت

4 ز هر حرف حکمت که شد بهره یاب نوشتش به حل یافته زر ناب

1 یکی کعبه رو گم شد از قافله نه همراه او زاد نی راحله

2 پی طعمه هر چند همت گماشت نیامد به چشمش گه شام و چاشت

3 ز زنگار گون گرد خوان سپهر به جز گرده ماه یا قرص مهر

4 ندید از نم چشمه سار سراب به جز کاسه چشم حسرت پر آب

1 شبی کز شرف غیرت روز بود کواکب در او گیتی افروز بود

2 تو گویی درین گنبد دلفروز ز مشکین مشبک همی تافت روز

3 همه روشنان دیده در هم زده شهب میل در دیده غم زده

4 رسید از سر سدره روح الامین رسانید ز اوج فلک بر زمین

1 سخن ز آسمان ها فرود آمده ست بر اقلیم جان ها فرود آمده ست

2 گشاده ز اقلیم جان پر و بال چو طاووس در جلوه گاه خیال

3 گهی گشته بر نی چو طفلان سوار به روم آمده از ره زنگبار

4 چو عباسیان در عبای سیاه سواد بصر ساخته جلوه گاه

آثار جامی

9 اثر از خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی