آثار جامی

صفحه 1 از 9
9 اثر از خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / خردنامه اسکندری در هفت اورنگ

خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی

1 الهی کمال الهی توراست جمال جهان پادشاهی توراست

2 جمال تو از وسع بینش برون کمال از حد آفرینش فزون

3 بلندی و پستی نخوانم تو را مقید به اینها ندانم تو را

4 نه تنها بلندی و پستی تویی که هستی ده هست و هستی تویی

1 کرم گسترا عاجز و مضطرم بگستر سحاب کرم بر سرم

2 به عجز و ضعیفی و پیریم بین ز اسباب قوت فقیریم بین

3 نه دستی که کاری برآید ازو نه پایی که راهی گشاید ازو

4 به بخشایش و لطف دستی گشای ببخشا بر این پیر بی دست و پای

1 سر سروران تاج آزادگان سپهدار خیل فرستادگان

2 مه ابطحی نیر یثربی کش آن مشرقی گرد و این مغربی

3 به حکم شریعت طریقت اساس به نور طریقت حقیقت شناس

4 جهان را مطاع و خدا را مطیع اسیران روز جزا را شفیع

1 شبی کز شرف غیرت روز بود کواکب در او گیتی افروز بود

2 تو گویی درین گنبد دلفروز ز مشکین مشبک همی تافت روز

3 همه روشنان دیده در هم زده شهب میل در دیده غم زده

4 رسید از سر سدره روح الامین رسانید ز اوج فلک بر زمین

1 به فیض ازل هر که را همرهیست دل روشنش هم پر و هم تهیست

2 پر از چیست از جذب پیران راه تهی از چه زآویزش مال و جاه

3 خوش آن سر که پا سوی پیران نهاد کف اندر کف دستگیران نهاد

4 کم نقش صورت پسندان گرفت دل ساده از نقشبندان گرفت

1 دلم را چو فکرت بدینجا رسید به مداحی شاه والا کشید

2 زمان را امان و امان را ضمان درین نه صدف او و خور توامان

3 ملاذ الوری ملجاء الخافقین هژ بر ظفر صید سلطان حسین

4 ز چترش سپهر برین سایه ای ز قدرش فلک کمترین پایه ای

1 شنیدم که این نکته را ساده ای بپرسید روزی ز آزاده ای

2 که بسیار مظلوم را دیده ایم فراوان دعاهاش بشنیده ایم

3 یکی خصم را بسته غم نکرد سر مویی از فرق او کم نکرد

4 بگفت آن که سنگ از دمش موم نیست اگر زیر تیغ است مظلوم نیست

1 بیا ای جگر گوشه فرزند من بنه گوش بر گوهر پند من

2 صدف وار بنشین دمی لب خموش چو گوهر فشانم به من دار گوش

3 شنو پند و دانش به آن یار کن چو دانستی آنگه به آن کار کن

4 ز گوش ار نیفتد به دل نور هوش چه سوراخ موش و چه سوراخ گوش

1 دلا دیده دوربین برگشای درین دیر دیرینه دیرپای

2 ببین غور دور شبانروزیش به خورشید و مه عالم افروزیش

3 نگویم قدیم است از آغاز کار که باشد قدم خاصه کردگار

4 حدوث ار چه شد سکه نام او نداند کس آغاز و انجام او

1 یکی کعبه رو گم شد از قافله نه همراه او زاد نی راحله

2 پی طعمه هر چند همت گماشت نیامد به چشمش گه شام و چاشت

3 ز زنگار گون گرد خوان سپهر به جز گرده ماه یا قرص مهر

4 ندید از نم چشمه سار سراب به جز کاسه چشم حسرت پر آب

آثار جامی

9 اثر از خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر خردنامه اسکندری در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی