ای خاک تو تاج سربلندان از جامی هفت اورنگ 1
1. ای خاک تو تاج سربلندان
مجنون تو عقل هوشمندان
1. ای خاک تو تاج سربلندان
مجنون تو عقل هوشمندان
1. هر جا به اثر نظر گمارند
زان پی به در مؤثر آرند
1. ای صدرنشین تخت کونین
تخم و ثمر درخت کونین
1. ای اشهب شبرو تو از نور
از ظلمت جسم پیکرش دور
1. چون صبح ازل ز عشق دم زد
عشق آتش شوق در قلم زد
1. از هر چه سخنوران بدانند
وز لوح سخنوری بخوانند
1. ای ساقی جان فداک روحی
پر کن قدح از می صبوحی
1. تاریخ نویس عشقبازان
شیرین رقم سخن طرازان
1. آن را که به عشق گل سرشتند
وین حرف به لوح دل نوشتند
1. برگشت چو قیس غم رسیده
زان شمع قبیله دل رمیده
1. شب کز سر چرخ لاجوردی
گوی زر خور ز تیز گردی
1. چون عیسی صبح دم برآورد
وز زرد قصب علم برآورد