آثار جامی

صفحه 2 از 8
8 اثر از یوسف و زلیخا در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر یوسف و زلیخا در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار جامی / هفت اورنگ جامی / یوسف و زلیخا در هفت اورنگ

یوسف و زلیخا در هفت اورنگ جامی

1 در آن خلوت که هستی بی نشان بود به کنج نیستی عالم نهان بود

2 وجودی بود از نقش دویی دور ز گفت و گوی مایی و تویی دور

3 جمال مطلق از قید مظاهر به نور خویش هم بر خویش ظاهر

4 دلارا شاهدی در حجله غیب مبرا دامنش از تهمت عیب

1 دل فارغ ز درد عشق دل نیست تن بی درد دل جز آب و گل نیست

2 ز عالم رویت آور در غم عشق که باشد عالمی خوش عالم عشق

3 غم عشق از دل کس کم مبادا دلی بی عشق در عالم مبادا

4 فلک سرگشته از سودای عشق است جهان پرفتنه از غوغای عشق است

1 پس از پیری و عجز و ناتوانی چو بازش تازه شد عهد جوانی

2 بجز راه وفا و عشق نسپرد بر آن زاد و بر آن بود و بر آن مرد

3 درین نامه سخن رانم ز هر یک به خامه گوهر افشانم ز هر یک

4 به هر نقدی کز ایشان خرج سازم ز حکمت تازه گنجی درج سازم

1 گهر سنجان دریای معانی ورق خوانان وحی آسمانی

2 چو تاریخ جهان کردند آغاز چنین دادند ازان آدم خبر باز

3 که چون چشم جهان بینش گشادند بر او اولاد او را جلوه دادند

4 صفوف انبیا یکجا پس و پیش ستاده هر صفی در پایه خویش

1 درین نوبتگه صورت پرستی زند هر کس به نوبت کوس هستی

2 حقیقت را به هر دوری ظهوریست ز اسمی بر جهان افتاده نوریست

3 اگر عالم به یک دستور ماندی بسا انوار کان مستور ماندی

4 گر از گردون نگردد نور خود گم نگیرد رونقی بازار انجم

1 چنین گفت آن سخندان سخن سنج که در گنجینه بودش از سخن گنج

2 که در مغرب زمین شاهی به ناموس همی زد کوس شاهی نام طیموس

3 همه اسباب شاهی حاصل او نمانده آرزویی در دل او

4 ز فرقش تاج را اقبالمندی ز پایش تخت را پایه بلندی

1 ز کنگردار کاخ شهریاری چو حارس دیده شکل کوکناری

2 به بیداری نمانده دیگرش تاب خواص کوکنارش کرده در خواب

3 ستاره از دهل کوبی دهل کوب هجوم خواب دستش بسته بر چوب

4 نکرده مؤذن از گلبانگ یا حی فراش غفلت شب مردگان طی

1 سحر چون زاغ شب پرواز برداشت خروس صبحگاه آواز برداشت

2 عنادل لحن دلکش بر کشیدند لحاف غنچه ازگل درکشیدند

3 سمن از آب شبنم روی خود شست بنفشه جعد عنبر بوی خود شست

4 زلیخا همچنان در خواب نوشین دلش را روی در محراب دوشین

1 کمان عشق هر جا افکند تیر سپر داری نباشد کار تدبیر

2 چو سازد در درون آن تیر خانه ز بیرون باشد آن را صد نشانه

3 خوش است از بخردان این نکته گفتن که مشک و عشق را نتوان نهفتن

4 اگر بر مشک گردد پرده صد توی کند غمازی از صد پرده اش بوی

آثار جامی

8 اثر از یوسف و زلیخا در هفت اورنگ جامی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر یوسف و زلیخا در هفت اورنگ جامی شعر مورد نظر پیدا کنید.