6 اثر از جاویدنامه اقبال لاهوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جاویدنامه اقبال لاهوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار اقبال لاهوری / جاویدنامه اقبال لاهوری

جاویدنامه اقبال لاهوری

1 پیر مردی ریش او مانند برف سالها در علم و حکمت کرده صرف

2 تیز بین مانند دانایان غرب کسوتش چون پیر ترسایان غرب

3 دیر سال و قامتش بالا چو سرو طلعتش تابنده چون ترکان مرو

4 آشنای رسم و راه هر طریق آشکار از چشم او فکر عمیق

1 مرغدین و آن عمارات بلند من چه گویم زان مقام ارجمند

2 ساکنانش در سخن شیرین جو نوش خوب روی و نرم خوی و ساده پوش

3 فکرشان بی درد و سوز اکتساب رازدان کیمیای آفتاب

4 هر که خواهد سیم و زر گیرد ز نور چون نمک گیریم ما از آب شور

1 در گذشتیم از هزاران کوی و کاخ بر کنار شهر میدان فراخ

2 اندر آن میدان هجوم مرد و زن در میان یک زن قدش چون نارون

3 چهره اش روشن ولی بی نور جان معنی او بر بیان او گران

4 حرف او بی سوز و چشمش بی نمی از سرور آرزو نامحرمی

1 ای زنان ای مادران ای خواهران زیستن تا کی مثال دلبران

2 دلبری اندر جهان مظلومی است دلبری محکومی و محرومی است

3 در دو گیسو شانه گردانیم ما مرد را نخچیر خود دانیم ما

4 مرد صیادی به نخچیری کند گرد تو گردد که زنجیری کند

1 من فدای این دل دیوانه ئی هر زمان بخشد دگر ویرانه ئی

2 چون بگیرم منزلی گوید که خیز مرد خود رس بحر را داند قفیز

3 زانکه آیات خدا لا انتهاست ای مسافر جاده را پایان کجاست

4 کار حکمت دیدن و فرسودن است کار عرفان دیدن و افزودن است

1 ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست تجلی دگری در خور تقاضا نیست

2 نظر بخویش چنان بسته ام که جلوه دوست جهان گرفت و مرا فرصت تماشا نیست

3 به ملک جم ندهم مصرع نظیری را «کسی که کشته نشد از قبیلهٔ ما نیست»

4 اگرچه عقل فسون پیشه لشکری انگیخت تو دل گرفته نباشی که عشق تنها نیست

1 «بیا که قاعدهٔ آسمان بگردانیم قضا بگردش رطل گران بگردانیم

2 اگر ز شحنه بود گیر و دار نندیشیم وگر ز شاه رسد ارمغان بگردانیم

3 اگر کلیم شود همزبان سخن نکنیم وگر خلیل شود میهمان بگردانیم

4 بجنگ باج ستانان شاخساری را تهی سبد ز در گلستان بگردانیم

1 گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو

2 از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‌ام خانه به خانه، در به در، کوچه به کوچه، کو به کو

3 می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام دجله به دجله، یم به یم، چشمه به چشمه، جو به جو

4 مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان رشته به رشته، نخ به نخ، تار به تار، پو به پو

1 از مقام مؤمنان دوری چرا یعنی از فردوس مهجوری چرا

2 مرد آزادی که داند خوب و زشت می نگنجد روح او اندر بهشت

3 جنت ملا ، می و حور و غلام جنت آزادگان سیر دوام

4 جنت ملا خور و خواب و سرود جنت عاشق تماشای وجود

1 صحبت روشندلان یک دم ، دو دم آن دو دم سرمایهٔ بود و عدم

2 عشق را شوریده تر کرد و گذشت عقل را صاحب نظر کرد و گذشت

3 چشم بر بربستم که با خود دارمش از مقام دیده در دل آرمش

4 ناگهان دیدم جهان تاریک شد از مکان تا لامکان تاریک شد

آثار اقبال لاهوری

6 اثر از جاویدنامه اقبال لاهوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جاویدنامه اقبال لاهوری شعر مورد نظر پیدا کنید.