کلّ ما فی الوجود لیس سواه از حزین لاهیجی مثنوی 1
1. کلّ ما فی الوجود لیس سواه
وحده لا اله الّا الله
...
1. کلّ ما فی الوجود لیس سواه
وحده لا اله الّا الله
...
1. ای رخت در نقاب اسمایی
عین پنهان و محض پیدایی
...
1. جبهه با سجده داشت عهد درست
نفس ناکشیده، صبح نخست
...
1. آنکه بعد از نبی، وصیّ و ولی ست
نایب آفریدگار، علی ست
...
1. چون ز من پیش، خواجهٔ عارف
آن به اسرار سالکان واقف
...
1. حق ز ادراک خلق مستور است
از مقام مقربان دور است
...
1. ﭼﻮﻥ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ
هم به کُنهِ صفات او نرسد
...
1. بر حقایق در وجود گشود
یافت اعیان خارجیه وجود
...
1. صورت از عارض است بر مرآت
نیست تبدیلی از جمیع جهات
...
1. هستی بر مقیدات از حق
بی مقیّد نمی شود مطلق
...
1. گر به هستی نظر کند عارف
چون به علم الیقین بود واقف
...
1. بسته بودم زبان ولی ناچار
وحدتش را همی کنم اظهار
...