5 اثر از ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار حزین لاهیجی / مثنویات حزین لاهیجی / ودیعة البدیعه در مثنویات

ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی

1 کلّ ما فی الوجود لیس سواه وحده لا اله الّا الله

2 دیده گر مغز بیند و گر پوست رقم آفریدگاری اوست

3 شجر طور هستی، انسان شد جلوه گاه جمال سبحان شد

4 آن شجر را زبان چو بار آمد وقت توحید کردگار آمد

1 ای رخت در نقاب اسمایی عین پنهان و محض پیدایی

2 ای ظهورت منزّه از تأویل وی بطونت مقدس از تعطیل

3 من و ما شبهه های تحصیل است موج آب روان تنزیل است

4 با کَرَم های بی نهایت تو قطره، بحری ست از عنایت تو

1 جبهه با سجده داشت عهد درست نفس ناکشیده، صبح نخست

2 شده محرابم آستان شهی که ندارم جز او امیدگهی

3 فیض اول خدایگان آمد سر و سرخیل انبیاء احمد

4 آب حیوان نمی ز خاک درش آبروبخش قدسیان گهرش

1 آنکه بعد از نبی، وصیّ و ولی ست نایب آفریدگار، علی ست

2 سجده ها وقف آستانهٔ اوست خم از آن، پشت آسمان دو توست

3 بحر علمش محیط هستی شد سر جاهل به قعر پستی شد

4 زندگی بخش عالم است، دمش یم عرفان بود، نم قلمش

1 چون ز من پیش، خواجهٔ عارف آن به اسرار سالکان واقف

2 مرد معنی حکیم ربانی باده پیمای فیض یزدانی

3 آن کهن مست جرعه های ازل هوشیار دیار علم و عمل

4 دل و جان دادهٔ ولای علی نکته پرداز، بر خفی و جلی

1 حق ز ادراک خلق مستور است از مقام مقربان دور است

2 خلق یک ذره است از ایجادش متقوّم به فیض امدادش

3 ذره کی ظرف انبساط شود؟ حق محیط است، کی محاط شود؟

4 هست قائم به ذات، عز و جل با خدا، ممکنات را چه محل؟

1 ﭼﻮﻥ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ هم به کُنهِ صفات او نرسد

2 ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻭﺻﺎﻑ، ﻋﯿﻦ ﺫﺍﺕ ﺑﻮﺩ گر چه مفهوم آن صفات بود

3 در حقیقت، صفت هویت اوست مغز، معنی و هر چه بینی پوست

4 حد الحقیقت است خدا اختلافات، باشد از اسما

1 بر حقایق در وجود گشود یافت اعیان خارجیه وجود

2 معنیش گر چه هست وجدانی من عبارت کنم که برخوانی

3 باشدش گر نصیبی از ادراک ... فنحن ... هناک (در یک نسخه: کل مدری محن بهناک)

4 ممکنی چون ز ممکنات نبود قابل افتد به استفادهٔ جود

1 صورت از عارض است بر مرآت نیست تبدیلی از جمیع جهات

2 در بر آیینه راکه صورت اوست حس گمان می برد که عارض روست

3 لیک داند خرد که عارض نیست این اثر هم به فرض فارض نیست

4 نیست قائم به سطح آینه آن نه به عمق وی آن کند سریان

1 هستی بر مقیدات از حق بی مقیّد نمی شود مطلق

2 از دو جانب فتاده استلزام حاجت از یک طرف بود به دوام

3 واجب از ممکن است مستغنی بی نیاز است و احتیاجی نی

4 خاصه ممکن افتقار بود او ز هر سلک و هر شمار بود

آثار حزین لاهیجی

5 اثر از ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.