5 اثر از ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار حزین لاهیجی / مثنویات حزین لاهیجی / ودیعة البدیعه در مثنویات

ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی

1 فی الوجود الّذی هو المالک از ازل تا ابد بود هالک

2 غیر هستی که والی قدم است هر چه هستش گمان کنی عدم است

3 ذات هستی ست هست و دیگر هیچ چون زِه افتاده ای به پیچا پیچ

4 هر چه دارد نمود، بود دل است جلوه آرایی از شهود دل است

1 حق ز ادراک خلق مستور است از مقام مقربان دور است

2 خلق یک ذره است از ایجادش متقوّم به فیض امدادش

3 ذره کی ظرف انبساط شود؟ حق محیط است، کی محاط شود؟

4 هست قائم به ذات، عز و جل با خدا، ممکنات را چه محل؟

1 صورت از عارض است بر مرآت نیست تبدیلی از جمیع جهات

2 در بر آیینه راکه صورت اوست حس گمان می برد که عارض روست

3 لیک داند خرد که عارض نیست این اثر هم به فرض فارض نیست

4 نیست قائم به سطح آینه آن نه به عمق وی آن کند سریان

1 پس نماید عروج را آهنگ آن نخستین که می پذیرد رنگ

2 اسم و نامش ز جمع اسما شد جامع صورت و هیولا شد

3 می شود، چون سترد داغ کلف متشخّص به صورت اشرف

4 اغتذا و نمو پدید آید آن تخصص چو بر مزید آید

1 هستی بر مقیدات از حق بی مقیّد نمی شود مطلق

2 از دو جانب فتاده استلزام حاجت از یک طرف بود به دوام

3 واجب از ممکن است مستغنی بی نیاز است و احتیاجی نی

4 خاصه ممکن افتقار بود او ز هر سلک و هر شمار بود

1 ای خدای بلندی و پستی شاهد هوشیاری و مستی

2 مطرب ناله های سیر آهنگ نفس بی خروش سینهٔ چنگ

3 زخمهٔ تار آه دردآلود غازهٔ داغ سینه های کبود

4 بادهٔ ساغر تهی دستان به نوای تو می زنم دستان

1 سرور آگهان هر دو سرا خفته گفته ست خلق دنیا را

2 بهر بیداری است کوس رحیل خفتگانند سالکان سبیل

3 چون گرانخواب را کنی بیدار لازم افتد تبدّل اطوار

4 روح باشد چو تیغ و جسم غلاف خفته پیچیده خویش را به لحاف

1 بسته بودم زبان ولی ناچار وحدتش را همی کنم اظهار

2 خامشی نیست بی سبب ما را حرف، تبخاله شد به لب ما را

3 بحر معنی ست نیک تازه و ژرف چه از آن گنجدم به ساغر حرف

4 لفظها تخته ای ست طوفانی تو چه در تخته، بحر گنجانی

1 کلّ ما فی الوجود لیس سواه وحده لا اله الّا الله

2 دیده گر مغز بیند و گر پوست رقم آفریدگاری اوست

3 شجر طور هستی، انسان شد جلوه گاه جمال سبحان شد

4 آن شجر را زبان چو بار آمد وقت توحید کردگار آمد

1 ای رخت در نقاب اسمایی عین پنهان و محض پیدایی

2 ای ظهورت منزّه از تأویل وی بطونت مقدس از تعطیل

3 من و ما شبهه های تحصیل است موج آب روان تنزیل است

4 با کَرَم های بی نهایت تو قطره، بحری ست از عنایت تو

آثار حزین لاهیجی

5 اثر از ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ودیعة البدیعه در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.