5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار هاتف اصفهانی / دیوان اشعار هاتف اصفهانی / ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار

ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی

1 در زمان خدیو دارا شان آن کرم پیشهٔ کریم نهاد

2 سایه حق کریمخان که ز عدل زینت دهر و زیب دوران داد

3 شهریار جهان که در گیتی کرمش عقده‌های بسته گشاد

4 کامیابی که هر مراد که خواست دادش از لطف کردگار عباد

1 از محمدعلی آن گلبن بی‌خار افسوس که ز دنیا به جوانی به سوی عقبی شد

2 رفت ناگاه ازین گلشن و ناچید گلی از جفای فلکش خار اجل برپا شد

3 شد جوان زین چمن و پیر و جوان را ز غمش خون دل دم بدم از دیدهٔ خون پالا شد

4 چرخ دوری زد و شد اختری از خاک بلند ناگه از دور دگر باز سوی غبرا شد

1 گرامی‌ترین یاری از دوستان که روشن روان است و صاحب نظر

2 به تزویج محبوبه‌ای میل کرد که سترش عفاف است و زیبش هنر

3 چو با یکدیگر خوش درآمیختند دو دلبند مانند شیر و شکر

4 به هاتف خرد بهر تاریخ گفت بگو خیر بینند از یکدیکر

1 خان والا گهر محمدخان که ازو بود ملک و دین معمور

2 آن‌که چون او نزاد فرزندی مادر دهر در مرور دهور

3 آن‌که در روزگار معدلتش بود با باز بازی عصفور

4 قدرش چاکر و قضاش مطیع فلکش بنده اخترش مزدور

1 خان ذی‌جاه فلک مرتبه عبدالرزاق آستان برترش از ذروه کیوان بنگر

2 چرخ و انجم همه را بر درش از بخت بلند تابع حکم ببین بندهٔ فرمان بنگر

3 شیر با صولتش آید به نظر گربهٔ زال گرگ را با سخطش چون سگ چوپان بنگر

4 درگهش قبلهٔ ارباب حوائج شب و روز آستانش کنف گبر و مسلمان بنگر

1 آه که از جور چرخ، وز ستم روزگار خسرو ملک وجود، شد به دیار عدم

2 آه که برچیده شد زود ز بزم جهان مسند شهبازخان خان جمیل الشیم

3 رفت امیر زمان تاج اعاظم که بود معدن عز و شرف منبع جود و کرم

4 نخل بلندش که بود سرو ریاض جهان خم شد و از پا فتاد زین فلک پشت خم

1 دریغ از حاجی ابراهیم آن دانای روشندل که زاد از مادر ایام با ایمان و دین توام

2 دریغ و درد از آن شمع سحر خیزان که بود او را دلی پر آتش از ترس خدا و دیدهٔ پرنم

3 هزار افسوس از آن نخل برومند ثمرپرور که در باغ جهانش قامت از باد اجل شد خم

4 گرفتش دل ازین تنگ آشیان و طایر روحش به عزم گلشن فردوس بال شوق زد برهم

1 شکرلله که جهان را ز قدوم زیب نو داد محمد کاظم

2 روشن از مقدم خود گیتی را ساخت چون زاد محمد کاظم

3 از رخ خود همهٔ یاران را کرد دلشاد محمد کاظم

4 طعن‌ها از قد چون سرو روان زد به شمشاد محمد کاظم

1 خان احمد دون کز ستم و ظلم پیاپی بر خلق رساندی الم و رنج دمادم

2 آن فتنهٔ عالم که ز ظلم و ستمش بود بس سینه پر از آتش و بس دیده پر از نم

3 نزدیک به آن شد که زهم ریزد و پاشد از فتنهٔ او سلسلهٔ عالم و آدم

4 صد شکر که شد کشته به خواری و ز قتلش پر گشت ز شادی دل خلقی، تهی از غم

1 سپهر مجد و خورشید سماحت اختر عزت نظام عالم و دستور گیتی آصف دوران

2 جناب صاحب اعظم خدیو افخم اکرم ربیع گلشن عالم بهار عالم امکان

3 جهانگیر و جهانبخش و جهاندار و جهان داور که گردونش نپیچد گردن از حکم و سر از فرمان

4 جوانمرد و جوانبخت و جوان طبع و جوان دولت که در ایام او نو شد جهان و تازه شد کیهان

آثار هاتف اصفهانی

5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.