هزار افسوس کز از هاتف اصفهانی دیوان اشعار 37
1. هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد
ز جور اختر و بیداد گردون میرعبدالله
...
1. هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد
ز جور اختر و بیداد گردون میرعبدالله
...
1. خان جم کوکبه عبدالرزاق
که کند دیدن او جان تازه
...
1. حیف از فاطمه آن نخل جوان
که خم از باد اجل شد ناگاه
...
1. گوهر این نه صدف آقا عزیز
شیعهٔ یکرنگ علی ولی
...
1. میرزا صادق که پیش قامتش
سرو باشد چون نهال کوتهی
...
1. حیف و صد حیف کز نهیب اجل
شد ز احباب دور کلبعلی
...
1. دریغا که شد در نقاب تراب
رخ عالمآرای سیدعلی
...
1. هزار حیف که از گلشن جهان آخر
چو گل به باد خزان رفت میرزامهدی
...
1. محیط مروت که جوید نقاب
ز رشک ضمیرش رخ آفتاب
...