5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار هاتف اصفهانی / دیوان اشعار هاتف اصفهانی / ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار

ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی

1 چو حوری جهان آن پسندیده زن از این عالم پرشر و شور شد

2 خرد بهر تاریخ فوتش نوشت به جنات عدن از جهان حور شد

1 خان احمدبیک چون به جنت از لطف خدای انس و جان شد

2 در تاریخش بگفت هاتف خان احمد جانب جنان شد

1 چون خان جهان پناه از دور زمان از بزم جهان رفت به گلزار جنان

2 کلک هاتف برای تاریخ نوشت شد خان جهان‌پناه در بزم جنان

1 سپهر فضل و هنر آفتاب عز و شرف سحاب جود و کرم میرزا شریف احمد

2 طراز مسند اجلال بد در این محفل دریغ و درد که برچیدش آسمان مسند

3 زدند کوس رحیلش وزین سرای سپنج به شوق گلشن فردوس خیمه بیرون زد

4 روان شد و به دل جان رسید یاران را ز ماتمش الم بیکران غم بی‌حد

1 صدهزار افسوس از فخر زمان زینت که بود زیور این بوستان و زینت این گلستان

2 صد هزاران حیف از آن سرو سهی قامت که بود قامتش سرو سهی بالای بستان جهان

3 دری برج خدارت در درج احتجاب شد دریغا در زمین پنهان ز جور آسمان

4 شمع خلوتخانهٔ آل پیمبر کز رخش داشت نور آن خاندان و روشنی آن دودمان

1 ساکن کنعان مهجوری خلیل آن که چون یعقوب باشد ممتحن

2 وان که هست از تیشهٔ صبر و شکیب کوه اندوه و بلا را کوه کن

3 آنکه هرگز جز حدیث درد عشق برنیاید از لب او یک سخن

4 چون غم و درد نهانش کرده بود فارغ از هر محفل و هر انجمن

1 هزار افسوس کز بزم جهان ناگاه بیرون شد ز جور اختر و بیداد گردون میرعبدالله

2 هزار افغان ز بی‌مهری چرخ پیر کز کینش به عقبی شد جوان از گیتی دون میرعبدالله

3 دریغا گشت در گلزار هستی ناگهان چون گل شراب زندگی در ساغرش خون میرعبدالله

4 رخ تابان نهفت و کرد روز جمله یاران را جدا از مهر روی خویش شبگون میرعبدالله

1 خان جم کوکبه عبدالرزاق که کند دیدن او جان تازه

2 آن که رخسار و جمالش دایم هست چون گل به گلستان تازه

3 آن که ز ابر کرمش کشت امید هست چون سبزه ز باران تازه

4 آن که با جود کفش هر روزه عهد نو سازد و پیمان تازه

1 حیف از فاطمه آن نخل جوان که خم از باد اجل شد ناگاه

2 حیف از آن گوهر ارزنده که بود در جهان خیل نکویان را شاه

3 حیف از آن شمع فروزنده که بود پرتو آن طرب‌افزا غم‌گاه

4 بود از پاکی طینت تا بود عفتش همدم و عصمت همراه

1 گوهر این نه صدف آقا عزیز شیعهٔ یکرنگ علی ولی

2 حق پسری داد ز لطفش که هست نور رخش چون مه تابان جلی

3 نام محمدعلیش ساختند زاد چون با حب نبی و علی

4 مولد او چون دل احباب را ساخت چو آیینه ز غم منجلی

آثار هاتف اصفهانی

5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.