5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار هاتف اصفهانی / دیوان اشعار هاتف اصفهانی / ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار

ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی

1 چون آقا صادق آن فروزان اختر تزویج نمود دختری مه‌پیکر

2 کلک هاتف برای تاریخ نوشت گردید مهی قرین مهر انور

1 چو عبدالباقی آن خان فلک قدر که روی اوست چون گل زیب این باغ

2 جوان‌بختی که باغ دولت اوست بود گر خوشتر از خلد برین باغ

3 به قمصر داد فرمان تا بسازند یکی دلکش مقام دلنشین باغ

4 به فرمانش بنا کردند باغی که چون آن نیست در روی زمین باغ

1 فخر سادات رفیع الدرجات حضرت میر محمد صادق

2 آن ز عباد به تقوی در پیش آن ز اعلام به دانش سابق

3 از اکارم به مکارم برتر بر افاضل به فضایل فائق

4 جامهٔ علم و عمل کاو را بود دل دانا و زبان صادق

1 صد هزار افسوس کز بی‌مهری گردون نهاد آفتاب عمر یوسف میرزا رو در زوال

2 ماه اوج عزت از دور سپهر بی‌درنگ ناگه از اوج شرف رو کرد در برج و بال

3 شد نهان در تیره خاک آن قیمتی گوهر که بود درة التاج سیادت قرة العین کمال

4 طعمهٔ گرگ اجل شد یوسف رویش چو بدر وز غمش شد پشت یعقوب فلک خم چون هلال

1 حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود کز ستم آسمان گشت نهان در زمین

2 در گران قیمتی بود و سپهر از جفا در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین

3 رفت ازین گلستان چون گل و احباب را ماند ازو داغ و درد در دل و جان حزین

4 جانب خلد برین بار سفر بست و شد در روضات جنان همنفس حور عین

1 خسرو کشور سخن مشتاق صاحب رای پیر و طبع جوان

2 قطب سادات آن که می‌بخشید قالب لفظ را ز معنی جان

3 آن که از بحر طبع گوهرزای چون شدی در شاهوار افشان

4 از لالی نظم او گشتی منفعل گوهر و خجل عمان

1 شمع بزم اهل دل آقا علی‌اکبر که بود همچو مهر از روی او روشن شبستان جهان

2 آنکه تا جا داشت جان آگهش در جسم پاک یکدم از فرمان حق فارغ نبودش جسم و جان

3 صد هزار افسوس کز عالم جوان رفت و نهاد داغ دوری بر دل مرد و زن و پیر و جوان

4 چون به آهنگ گلستان جنان پرواز کرد مرغ روح لامکان سیرش ازین تنگ آشیان

1 آه که از جور فلک شد به باد تازه گل خرم باغ جهان

2 آه که بر خاک هلاک اوفتاد سرو سهی قامت این بوستان

3 رفت محمدعلی آن تازه گل در چمن دهر به باد خزان

4 حیف از آن گوهر یکتا که کرد جا به دل خاک ازین خاکدان

1 دریغ و درد کز بیداد گردون شد از بزم احبا میر مؤمن

2 ازین ویرانه منزل رخت بربست به سوی باغ طوبی میر مؤمن

3 گرفتش دل ازین دیر پرآشوب به جنت کرد ماوا میر مؤمن

4 دلش از هر غمی آسود، چون یافت به گلزار جنان جا میر مؤمن

1 به حکم بندهٔ خلاق آن رزاق بی‌منت که کردش کافل ارزاق لطف قادر منان

2 امیر بی‌نظیر مرحمت‌پرور که از دادش شود بی‌باک آهوبره گرگ پیر را مهمان

3 دلیر شیرگیر معدلت‌پرور که از بیمش کند در بیشه شیر شرزه چنگال خود از دندان

4 پس از تعمیر کاشان کز ازل می‌بود ویرانه به یمن همت عالیش چون گردید آبادان

آثار هاتف اصفهانی

5 اثر از ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ماده تاریخ‌ها در دیوان اشعار هاتف اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.