1 بادِ مرو است یا نسیم سمن اینکه وقت سحر رسید به من
2 نافه های نسیم او از دور کرده مغزم پُر از بخار و بخور
3 گرچه دردِ سرِ سواری داشت دامنِ پر گلی بهاری داشت
4 نامه در پرّ و بیضه در چنگُل جیب پر مشک و، آستین پر گُل
1 وقتی اندر زمین و امر شاست؟ بود مردی گدا و گاوی داشت
2 از قضا را وبای گاوان خواست هر که را پنج بود چهار بکاست
3 روستایی ز بیم درویشی خواست تا بر قضا کند پیشی
4 بخرید آن حریصِ بی مایه بدل گاو خر ز همسایه
1 وقتی اندر سرا، و مَطبخِ جم جنگ کردند دیک و کاسه به هم
2 کاسه زرّین و دیک سنگین بود هر دو را طبع و دل پُر از کین بود
3 دیک با کاسه گفت هر فضلی گر تو فرعی و من بزرگ اصلی
4 گرچه بر روی خوان سواری تو داری از من هر آنچه داری تو
1 مجلس او چو خلد باقی باد کوثرش جام و حور ساقی باد
2 مسند از قدر او مزیّن باد صدر را ذات او معیّن باد
3 مدد او ز آب حیوان باد مدد او ز آب حیوان باد
4 آفرینش همیشه بر در باد سفته طبع منش به زیور باد