زانجا که فریب طبع دلدار از مجد همگر رباعی 133
1. زانجا که فریب طبع دلدار من است
می گفت وفا و مهر تو کار من است
...
1. زانجا که فریب طبع دلدار من است
می گفت وفا و مهر تو کار من است
...
1. دیدار تو شمع عالم افروز من است
رخسار تو نوبهار و نوروز من است
...
1. عشق تو که مرهم دل ریش من است
بیگانه نمی شود مگر خویش من است
...
1. کاری که زهجران تو در پیش من است
نه در خور وهم چاره اندیش من است
...
1. جای غمت این دل پریشان من است
گنج هوست سینه ویران من است
...
1. بی بزم تو باده اشک خونین من است
بی روی تو آه و گریه آئین من است
...
1. رخشنده رخت ماه سخنگوی من است
زیبنده قدت سرو سمن بوی من است
...
1. با عشق کهن تازه بدن خوی من است
دردش بکشم به جان که داروی من است
...
1. وقت گل می گون و می گلگون است
وز دولت گل طالع می میمون است
...
1. شاها رخ و رای دلگشایت چون است
نازک قدم سپهر سایت چون است
...
1. غصنی سخنان تو چو جان شیرین است
روح القدس از گلبن تو گلچین است
...
1. دی گفت مرا دلت چرا غمگین است
دربند کدام دلبر شیرین است
...