آثار مجد همگر

صفحه 1 از 12
12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

قطعات در دیوان اشعار مجد همگر

1 روز فطرت چو دست قدرت ساخت از منی قرطه پرند مرا

2 حبس صلبم قرارگاه آمد پس رحم کرد شهربند مرا

3 زان مضایق چو لطف مبدا خلق بگذرانید بی گزند مرا

4 دایه مهربان به مهد اندر داشت دربند روز چند مرا

1 ای آنکه عفو کامل و احسان سابقت برداشت رعب و امید و بیم را

2 در حل و عقد نظم جهان دست قدرتت برهان نمود معجز کف کلیم را

3 شرمنده دو لفظ تو از تو نواخت یافت آری کریم نیک نوزاد یتیم را

4 بوسیدادیم پای تو را از سر حسد بدخواه شد سهیل یمانی ادیم را

1 شه صدور و خداوند من شهاب الدین توئی که محض وفائی مر این وفاجو را

2 به صدق دعوت در قحط سال جود و سخا محل صدق و وفائی مر این دعاگو را

3 ز کوی لطف و به حکم کرم ز روی جواب دعای من برسان صاحب ملک خو را

4 بگو که رقعه میمون رسید و بوسیدم چنانکه اهل وفا روی یار گلبو را

1 می فرستد هزار حمد و ثنا مختصر بی تکلف اطناب

2 طرفه کنکاجگیم روی نمود این زمان چون درآمدیم از خواب

3 باد معلوم را عالیشان که رهی با یکی دو از اعقاب

4 دو سه روز است تا همی سوزیم نفس را همچو مشرکان به عذاب

1 پناه ملک جهان مقتدای روی زمین توئی که هست ز رای تو آسمان محجوب

2 توئی که اختر سعد تو چون طلوع کند زمام خویش دهد مشتری به دست غروب

3 توئی که هست ملاقات تو جلای عیون توئی که هست محاکای تو شفای قلوب

4 ز هول صرصر قهرت چنان بلرزد خصم که شاخ بید ز آسیب صدمه های مهوب

1 مده فریب مراین عقل خاص طبعت را به طبع شعرپرست و به شعر عام فریب

2 ز فخر شعر نی جاه تو رسد به فراز ز ننگ شعر سر قدر من رود به نشیب

3 اگر تو شعر بگوئی نماندت آزرم من ار به شعر گرایم رساندم آسیب

4 نه ذوق یابد ازو لذت و نه تن قوت اگر چه سازد زرگر ز زر و عنبر سیب

1 ایا یگانه عالم که روزگار دو رنگ نظیر تو به سه کشور به هیچ باب نیافت

2 چهار رکن جهان نیز پنج شش ره بیش بگشت فکرت و در وهم زودیاب نیافت

3 ز هفت اختر و از هشت خلد و نه گردون قضا شبیه تو کس را زخاک و آب نیافت

4 عروس عقل که از چشم غیب در پرده ست ز دیده دلت از هیچ رو نقاب نیافت

1 ای صاحبی که دست تو در معجز سخا محسود موج قلزم و ابر بهاری است

2 دریا ز رشک طبع تو در ناله کردن است ابر از جفای دست تو در اشکباری است

3 گردون که پرده ئیست ز زنگار روزگار بر درگهت در آرزوی پرده داری است

4 در همسری رای منیر تو آفتاب شاهی ست تیزتاز و لیکن حصاری است

1 گوژو به جز از تو در همه پارس در دل صف کین من که آراست

2 این داو تو خواستی ز اول وین دست تو برده ای و غدراست

3 با من دو چهار می زنی باش تا در تو رسم که مهره یکتاست

4 از همت پست و قامت خرد اسباب بزرگیت مهیاست

آثار مجد همگر

12 اثر از قطعات در دیوان اشعار مجد همگر در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار مجد همگر شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی