8 اثر از غزلیات عبدالقادر گیلانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات عبدالقادر گیلانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عبدالقادر گیلانی / غزلیات عبدالقادر گیلانی

غزلیات عبدالقادر گیلانی

1 بی حجابانه درآ از در کاشانه ما که کسی نیست به جز وردِ تو درخانه ما

2 گر بیائی به سر تربت ویرانه ما بینی از خون جگر آب زده خانه ما

3 فتنه انگیز مشو کاکل مشکین مگشای تاب زنجیر ندارد دل دیوانه ما

4 مرغ باغ ملکوتیم و دراین دیر خراب می شود نور تجلّای خدا دانه ما

1 دوچشم از بهر آن خواهم که در رخسار او بینم وگر آن دولتم نبود در و دیوار او بینم

2 کند جان در تنم آمد شد ویابد ضیاء چشمم چوبالای بلند و شیو ه رفتار او بینم

3 نخواهم دیده روشن که بر غیری فتد ناگه همان بهتر که از نور رخش دیدار او بینم

4 چو مجنون آهوی صحرا ازآن رو دوست میدارم که با وی حالتی از نرگس بیمار او بینم

1 ای غبار خاک کویت سرمه چشم فلک ای به تو محتاج خلق هر دو عالم یک به یک

2 یا رسول الله توئی کان ملاحت پرکمال کزتو باید برد خوبان دو عالم را نمک

3 هرکه او امروز مالد روی بر خاک درت آن مبارک روی فردا کی درآید در فلک

4 شام سبحان الذی اسری بعبده شد سوار بر بُراق راهوار برق همچون تیز تک

1 من نمی‌گویم که جور روزگارم می‌کشد طعنه بدخواه و بدعهدی یارم می‌کشد

2 دور از او بی‌طاقتی باشد که روزی چند بار محنت و دردی و داغ انتظارم می‌کشد

3 من نهانی عشق ورزم با دل آن تندخو از برای عبرت خلق آشکارم می‌کشد

4 در روم در کوچه‌ای بازیچه طفلان شوم ور نشینم گوشه‌ای فکر تو زارم می‌کشد

1 ای که می نالی زدوران ،جورِ یار من نگر اضطراب از من نگر صبرو قرار من نگر

2 جانب گلشن مروکان، یک دو روزی بیش نیست پر ز اشک لاله گون دائم کنار من نگر

3 ای که میگوئی ندادم دل به خوبان هیچگه سوی میدان آی و شهسوارِ من نگر

4 سینه ام پرداغ و چهره گل گل از خوناب اشک یک زمان سویِ من آ ، باغ و بهار من نگر

1 در غم عشق تو زان بگذشت کار دل مرا کز وفایت کم شود یک لحظه بار دل مرا

2 فارغم از گشت گلشن کز غم تو هرزمان بشکفد صد گونه گل از خارخار دل مرا

3 بر دلم باری حوالت کن غم اندوه خود چون توان کردن که کردی غمگسار دل مرا

4 ماهی ای کو برکنار افتد ز دریا چون بود همچنان باشد بلا دور از کنار دل مرا

1 اشک سرخ و روی زرد من گواه است ای کریم برکمال عشق دیدار تو بالله العظیم

2 بی هوای تو هوادار تو کی خرّم شود درهوای غرفه های قصر جنّات النّعیم

3 آتش عشق تو را ای دوست نتواند نشاند تا ابد در دل اگر شعله زند نار جحیم

4 گر بیندازی تو بر دوزخ تجلّی جمال نیک و بد دارند منّت تا ابد باشد مقیم

1 طبل قیامت بکوفت آن ملک نفخ صور کاتب منشور ماست مالک یوم النّشور

2 سر زلحد برزدیم خیمه به محشر زدیم بی خدا اندر لحد چند نباشم صبور

3 ازسرشوق ونشاط پای نهم بر صراط تا زدم گرمِ ما گرم شود آن نشور

4 ای که ندادی تو مال درطلبِ آن جمال ما به تو بگذاشتیم دیدن دیدارِ حور

1 بی تماشای جمالت روضه را هامون کنم حور عین را از درون قصرها بیرون کنم

2 حور زیبا روی را خواهیم دادن سه طلاق گرنه رو در نور روی حضرت بیچون کنم

3 روضه را جلوه مده رضوان که بالله العظیم من به یک آهش بسوزانم تو را مجنون کنم

4 آب دارد ای بهشتی کوثر و طوبای تو من به یکدم کار و بار هر دو را یکسو کنم

1 تعالی الله چه حسنست این که چون برقع براندازد اگرباشد دل از آهن که همچون موم بگدازد

2 همه خوبان به حسن خویش می نازند چنان باشد که حسن او به روی خوب می نازد

3 بود رسم پری رویان که با دیوانگان سازند شدم دیوانه آن تندخو یاری که او با من نمی سازد

4 مکن ای مدّعی عیبم اگر نالم جدا از یار که من در هجر می سازم و لیکن دل نمی سازد

آثار عبدالقادر گیلانی

8 اثر از غزلیات عبدالقادر گیلانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات عبدالقادر گیلانی شعر مورد نظر پیدا کنید.