دل ناشاد من شاید که از عبدالقادر گیلانی غزل 18
1. دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد
ولی مشکل که آن نامهر هرگز مهربان گردد
عبدالقادر گیلانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 6 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای عبدالقادر گیلانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: عبدالقادر گیلانی (جیلانی) (تولد ۴۷۰ الی ۴۹۱ - وفات ۵۶۰ الی ۵۶۲ ه.ق) از مشایخ صوفیه و مؤسس سلسله تصوف قادریه است. وی در شعر تخلص «محیی» را اختیار کرده بوده و دیوان شعرش به «دیوان غوث اعظم» معروف است.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار عبدالقادر گیلانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.
عبدالقادر گیلانی (جیلانی) (تولد ۴۷۰ الی ۴۹۱ - وفات ۵۶۰ الی ۵۶۲ ه. ق) از مشایخ صوفیه و مؤسس سلسله تصوف قادریه است.
وی در شعر تخلص «محیی» را اختیار کرده بوده و دیوان شعرش به «دیوان غوث اعظم» معروف است.
منبع : گنجور
1. دل ناشاد من شاید که روزی شادمان گردد
ولی مشکل که آن نامهر هرگز مهربان گردد
1. تیر او پیوسته میخواهم که آید سوی دل
لیک میترسم، شود پیوسته در پهلوی دل
1. چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم
از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم
1. ندارم گرچه آن دیده که بینم درجمال تو
نیم نومید چون عمرم گذشت اندرخیال تو