هرگز نشدم کامور از مطلوبی از قدسی مشهدی رباعی 576
1. هرگز نشدم کامور از مطلوبی
این صبر کجاست کار هر ایوبی
...
1. هرگز نشدم کامور از مطلوبی
این صبر کجاست کار هر ایوبی
...
1. ای آن که کمر به جستن حق بستی
زین هستی موهوم چو رستی، رستی
...
1. بگذار حدیث جزو و کل در مستی
آسان نتوان رفت ز پل در مستی
...
1. ای عشق جدا ز وصل یارم کشتی
ناخورده می از رنج خمارم کشتی
...
1. رنجورم و خستهدل، طبیبان مددی!
غربت شده دشمنم، حبیبان مددی!
...
1. از دوری خود، بی پر و بالم کردی
دانسته گرفتار ملالم کردی
...
1. خشنود به مژده وصالم کردی
ناآمده، مشتاق جمالم کردی
...
1. ناصح به نصیحت چه پی ما گردی؟
آن به، که ازین راه غلط واگردی
...
1. خواهی که معزز و مکرم گردی
آن کن که به راز فقر محرم گردی
...
1. بد نیز مباش اگر نه خود به گردی
چون نگذازی تن از چه فربه گردی؟
...
1. چون باصره در عشق مجازی ماندی
چون ناطقه در زباندرازی ماندی
...
1. گر زان که خرد بیخودی افزا بودی
کیفیت عشق او هم از ما بودی
...