9 اثر از ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار امام محمد غزالی / کیمیای سعادت امام محمد غزالی / ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت

ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی

بدان که در خوردن سنتهاست، بعضی پیش از خوردن و بعضی پس از خوردن و بعضی در میان خوردن. ,

آداب پیش از طعام خوردن ,

اما آنچه پیش است: ,

اول آن که دست و دهان بشوید که چون طعام خوردن بر نیت زاد آخرت بود عبادت بود. این چون وضویی باشد پیش از آن و نیز دست و دهان پاک تر شود و کسی که پیش از طعام دست بشوید، در خبر است که از درویشی ایمن بود. ,

آن است که کوزه به دست راست گیرد و گوید بسم الله و باریک درکشد و بر پای نخورد و ابتدا به کوزه فرو نگرد تا خاشاکی و حیوانی نباشد در وی و اگر جشایی از گلو برآید دهان از کوزه بگرداند و اگر یک بار بیش خورد سه بار خورد و هر باری بسم الله بگوید و به آخر الحمدلله، و زیر کوزه گوش دارد تا آب به جایی نچکاند و چون تمام بخورد بگوید، « الحمدلله الذی جعله عذابا فراتا برحمته ولم یجعله ملحا اجاجا بذنوبنا ». ,

بدان که راه عبادت هم از جمله عبادات است و زاد هم از جمله راه است، پس هر چه را دین را بدان حاجت بود هم از جمله دین بود. راه دین را به طعام خوردن حاجت است، چه مقصد همه سالکان دیدار حق تعالی است و تخم آن علم و عمل است و مواظبت بر علم بی سلامت تن ممکن نیست و سلامت تن بی طعام و شراب ممکن نیست، بلکه طعام خوردن ضرورت راه دین است، پس از جمله دین باشد و برای این گفت حق تعالی، «کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا»، میان خوردن و عمل صالح جمع کردن، پس هرکه طعام برای آن خورد تا وی را قوت علم و عمل بود و قدرت رفتن راه آخرت بود، طعام خوردن وی عبادت بود. ,

و برای این گفت رسول (ص) که مومن را بر همه خیرات ثواب بود تا لقمه ای که در دهان خود نهد یا در دهان اهل خود و این برای آن گفت که مقصود مومن از این همه راه آخرت بود. ,

و نشان آن که طعام خوردن از راه دین بود، آن باشد که بشره نخورد و از حلال خورد و به قدر حاجت خورد و آداب خوردن نگاه دارد. ,

و آن نیز ده اصل است ,

اصل اول: آداب طعام خوردن است ,

اصل دوم: آداب نکاح است ,

اصل سوم: آداب کسب وتجارت است ,

آن است که پیش از سیری دست بدارد و انگشت به دهان پاک کند، آنگه به دستار خوان پاک کند و نان ریزها برچیند که در خبر است که هر که چنان کند عیش بر وی فراخ شود و فرزندان وی به سلامت بوند و بی عیب، و آن کابین حورالعین گردد. آنگاه خلال کند و هر چه به زبان برآید فرو برد و هر چه به خلال بیرون آید بیندازد و کاسه پاک کند به انگشت که در خبر است که هر که کاسه بلیسد، کاسه گوید، « یا رب تو را از آتش آزاد کن چنان که او مرا از دست دیوان آزاد کرد »، و اگر بشوید و آب آن بازخورد، چنان بود که بنده ای آزاد کرده باشد و پس از طعام بگوید، « الحمدلله الذی اطمعنا وسقانا و کفانا و آوانا و هو سیدنا و مولانا » و « قل هو الله احد و لایلاف قریش » بخواند و چون طعام حلال یافته باشد شکر کند، و چون از شبهت باشد بگرید و اندوه خورد و کسی که می خورد و می گرید، نه چون کسی بود که می خورد و می خندد به غفلت. و چون دست شوید اشنان بر دست چپ کند و سه انگشت راست بشوید، اول بی اشنان، آن که بر اشنان زند و به دندان و لب و کام فراز آورد و نمک بمالد و انگشتها را بشوید، آنگاه دهن بشوید از اشنان. ,

آداب طعام خوردن با دیگران ,

و این آداب که گفتیم، اگر تنها بود، یعنی در خانه خود بود با اهل و فرزندان خود یا با کسی دیگر، اینها نگاه باید داشت، اما چون با دیگری خورد، هفت ادب دیگر درافزاید: ,

اول آن که دست به طعام فرا نبرد تا آنگاه که کسی که بر وی مقدم بود و در علم یا در عمر یا در ورع یا به سببی دیگر، دست فرا برد و اگر مقدم بود، دیگر آن را در انتظار ندارد. ,

اما آداب طعام خوردن آن است که اول بسم الله بگوید و به آخر الحمد لله. و نیکوتر آن است که به اول لقمه گوید بسم الله و به دوم بسم الله الرحمن و به سیم بسم الله الرحمن الرحیم، و به آواز گوید تا دیگران را یاد دهد و به دست راست خورد و ابتدا به نمک کند و ختم به نمک کند که در خبر آمده است این. و تاشره را در ابتدا بکشند، بدان که به خلاف شهوت یک لقمه برگیرد و نیک بخاید و تا فرو نبرد، دست به دیگر لقمه دراز نکند. و هیچ طعام را عیب نکند که رسول (ص) هیچ طعام را عیب نکردی، اگر خوش آمدی بخوردی و اگر نه دست بازگرفتی و از پیش خود خورد، مگر میوه که از جوانب طبق روا بود که آن مختلف باشد. ,

و از میان کاسه سیرید نخورد و از جوانب خورد و از میان نان نخورد بلکه از کناره گیرد و گردمی درآید و نان به کارد پاره نکند و گوشت همچنین و کاسه و چیزیی که خوردنی نبود بر نان ننهد و دست به نان پاک نکند و چون لقمه یا طعامی دیگر از دست بیفتد برگیرد و پاک کند و بخورد که در خبر است که اگر برنگیرد شیطان را مانده بود. و نخست انگشت بلیسد در دهان، آنگه در ازاری مالد تا آن اثر طعام که بود خورده شود که بود که برکت خود در آن باقی بود. و در طعام گرم نفخ نکند، لیکن صبر کند تا سرد شود و چون خرما خورد یا زردآلو یا چیزی که از شمردنی بود، طاق خورد و هفت یا یازده یا بیست و یک تا همه کارهای وی با حق مناسبت گیرد که و طاق است و او را جفت نیست. ,

و هر کار که حق تعالی به نوعی باز از انواع آن به هم نبود، آن کار باطل و بی فایده بود، پس طاق از جفت اولیتر بدین سبب است که با وی مناسبت دارد. و دانه خرما به خرما در یک طبق جمع نکند و در دست نگیرد و همچنین هر چه وی ثفلی باشد و چیزی که آن را بیندازند، و در میان طعام آب بسیار نخورد. ,

بدان که میزبانی کردن دوستی را به طعامی از بسیار صدقه فاضلتر است که در خبر است که بر سه چیز حساب نکنند: بنده را آنچه به سحور خورد و آنچه بدان افطار کند و آنچه با دوستان خورد. و جعفر بن محمد گوید، «چون با برادران خود بر خوان نشینی، شتاب مگیر تا مدتی دراز بکشد که آن مقدار از جمله عمر حساب نباشد» و حسن بصری گوید که هرچه بنده بر خویشتن و مادر و پدر نفقه کند، آن را حساب بود، مگر طعامی که پیش دوستان برد. و بعضی از بزرگان عادت داشتی که چون برادران را خوان نهادی، طعام بسیار بر خوان نهادی و گفتی، «درخبر است که هرکه از طعام خورد که از دوستان مانده بود، در آن حساب نکنند و ما می خواهیم که از آن خوریم، پس از این که از شما پیش شما برگرفته باشند.» ,

و امیر المومنین علی رضی الله عنه می گوید که یک صاع طعام پیش برادران نهم دوست تر دارم از آن که بنده ای آزاد بکنم. و در خبر است که حق تعالی گوید در قیامت، «یا بنی آدم! در دنیا گرسنه شدم مرا طعامی ندادی»، گوید، «الهی چگونه گرسنه شدی و تو خداوند همه عالمی؟» و گوید، «برادر تو گرسنه بود، اگر ورا طعام دادی مرا داده بودی». و رسول (ص) گفت، هرکه برادر مسلمان را طعام و شراب دهد تا سیر شود، ایزد تعالی ورا از آتش دور گرداند به هفت خندق، میان هر خندقی پانصد ساله راه»، و گفت، «خیرکم من اطعم الطعام بهترین شما آن است که طعام بیشتر دهد.» ,

بدان که در این روزگار عالم پر از منکرات است و خلق نومید شده اند که این صلاح پذیر و به سبب آن که بر همه قادر نه اند از آنچه قادرند نیز معرض اندکسانی که اهل دین اند چنین اند، اما اهل غفلت خود بدان راضی اند. و روا نباشد که بدانچه بینی خاموش باشی و ما به هر جنسی از آن اشارت کنیم که جمله آن گفتن ممکن نگردد و این منکرات بعضی در مسجدهاست و بعضی در بازارها و بعضی در راهها و بعضی در گرمابه ها و بعضی در خانه ها. ,

بدان که آنجا که سماع مباح گفتیم، به پنج سبب حرام شود، باید که از آن حذر کند: ,

سبب اول ,

آن که از زنی شنود یا از کودکی که در محل، شهوت بود که این حرام بود.اگر چه کسی را که دل به کار حق مستغرق بود، چه شهوت در اصل آفرینش هست و چون صورتی نیکو در چشم آید، شیطان به معاونت آن برخیزد و سماع به حکم شهوت شنود و سماع از کودکی که محل فتنه نباشد مباح است و از زنی که زشترو بود مباح نیست، چه وی را می بیند، و نظر بر زنان به هر صفت که باشد حرام است. اما اگر آواز شنود از پشت پرده، اگر بیم فتنه بود حرام بود و اگر نی مباح بود و دلیل آن که دو زن در خانه عایشه رضی الله عنها سرود می گفتند و بی شک رسول (ص) آواز ایشان می شیند. پس آواز زنان عورت نیست چون روی کودکان، ولیکن نگریستن در کودکان در شهوت و جایی که بیم فتنه باد حرام است و آواز زنان نیر همچنین است. و این احوال بگردد. کس باشد که بر خویشتن ایمن باشد و کس باشد که بترسد و این همچنان باشد که حلال خویش را بوسه دادن در ماه رمضان حلال بود کسی را که از شهوت خویش ایمن بود و حرام بود کسی را که بترسد که شهوت وی را در مباشرت افکند یا از انزال ترسد به مجرد بوسه دادن. ,

سبب دوم ,

بدان که حق هر کسی بر قدر نزدیکی وی بود و نزدیکی را درجات است و حقوق بر مقدار آن بود و رابطه قوی ترین برادری خدایی است و حقوق این گفته آمده است و با کسی که دوستی نبود، ولیکن قرابت اسلام بود، این را نیز حقوق است: ,

حق اول ,

آن که هرچه به خویشتن نپسندد، به هیچ مسلمان نپسندد. رسول (ص) می گوید، «مثل مومنان همچون یک تن است. چون یک اندام را رنجی رسد، همه اندامها آگاهی یابد و رنجور شود»، و گفت، «هرکه خواهد که از دوزخ خلاص یابد، باید که چون مرگ او را دریابد بر کلمه شهادت دریابد و هرچه نپسندد که با وی کنند، با هیچ مسلمان نکند» و موسی (ع) گفت، «یا رب از بندگان تو کدام عادل تر؟» گفت، «آن که انصاف از خویشتن بدهد». ,

حق دوم ,

آثار امام محمد غزالی

9 اثر از ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ارکان معاملت مسلمانی - رکن دوم - رکن معاملات در کیمیای سعادت امام محمد غزالی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی