خدایا بر جهانم کام و از قطران تبریزی مقطع 132
1. خدایا بر جهانم کام و فرمان روان دادی
بمدح و آفرین من زبان خلق بگشادی
...
1. خدایا بر جهانم کام و فرمان روان دادی
بمدح و آفرین من زبان خلق بگشادی
...
1. ای همه رادی و راستی و درستی
یافتی از روزگار آنچه که جستی
...
1. شاه زمینی و پادشاه زمانی
جز بفریدون با هیچ خلق نمانی
...
1. خدایگانا کار جهان شناختهای
به تیغ سر ز همه مهتران فراختهای
...
1. به پیروزی شدی شاها که بازآیی به پیروزی
سر هرکس تو افرازی دل هرکس تو افروزی
...
1. خداوندا تن خصمان برنج اندر بفرسودی
معادی بر زیان از تو تو از تائید بر سودی
...
1. ای پیشه تو رامش و پیروزی و بهی
گل رفت و لاله رفت و ترنج آمد و بهی
...
1. ای طبع تو سرشته ز رادی و راستی
دور از روان تو کژی و نارواستی
...
1. ای سر رادان و راستان بدرستی
روی زمین از بلای بخل بشستی
...
1. همی گذشت بکوی اندرون بت مشکوی
ز روی او شده جای نشاط و رامش کوی
...
1. دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای
تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای
...
1. ای آفتاب شاهان شاهی و بی قرینی
پاک از همه بلائی چون گیتی آفرینی
...