من بنده روی توام، ای باده از قاسم انوار رباعی 1
1. من بنده روی توام، ای باده پرست
وز نرگس مخمور تو جانم شده مست
...
1. من بنده روی توام، ای باده پرست
وز نرگس مخمور تو جانم شده مست
...
1. گر جانم گویم، عاشق پیشین شماست
ور دل گویم، بنده مسکین شماست
...
1. تا بر سر کوی عاشقی منزل ماست
سر ازلی و ابدی حاصل ماست
...
1. دل عاشق چشم ترک مستانه تست
تو شمعی و عالم همه پروانه تست
...
1. عاشق که سمندر نبود خر کوفست
صوفی که قلندر نبود موقوفست
...
1. گفتم:بهزار دل ترا دارم دوست
در خنده شد از ناز که:این شیوه نکوست
...
1. هر چندکه در زمانه یک محرم نیست
بنیاد اساس دوستی محکم نیست
...
1. یک لحظه دلم را سر هشیاری نیست
با هشیاران مرا سر یاری نیست
...
1. هر دل،که ز سر کارآگاهی یافت
در ملک جهان ز ماه تا ماهی یافت
...
1. گر دلبر من شیوه مستان گیرد
بر عاشقان خود هزار دستان گیرد
...
1. ای دل،غم عشق ذو فنونت سازد
وز هرچه گمان بری فزونت سازد
...
1. دل بسته طره های مشکین تو شد
جان خسته لعل گوهرآگین تو شد
...