آثار قاسم انوار

صفحه 3 از 69
69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار

1 ای از جمال روی تو تابنده آفتاب وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب

2 اندر میان پرده عزت نشسته ای در آرزوی روی تو مردند شیخ و شاب

3 تا در هوای عشق تو رقصان چو گرد شد مرغ دلم رمید ز سودای خاک و آب

4 تو آفتاب حسنی و ما سایه توایم ای آفتاب حسن ازین سایه رو متاب

1 بگوش سرو چه گفتی؟ که پای کوبانست بگوش عقل چه گفتی، که مست و حیرانست

2 مرا مگوی که: آهسته باش و دم درکش فغان من همه زان چشم مست فتانست

3 بیا بکوی خرابات عشق، تا بینی ز شام تا بسحر نعرهای مستانست

4 دگر بما ز جفاهای یار قصه مگوی که خلق او همه لطفست و عین احسانست

1 گر دردمند گردد دل، دولتی عظیمست چون دردمند او شد، دل بعد از آن سلیمست

2 در راه عشق و وحدت حیرانی است و حیرت امید در نگنجد، چه جای ترس و بیمست؟

3 بعد از وفات دانی احوال جان چه باشد؟ بی دوست در جحیم است با دوست در نعیمست

4 گر زهد و علم داری درد خدا نداری در وقت جان سپردن دل با ندم ندیمست

1 هلاک عاشقان در انتظارست حیات صادقان با روی یارست

2 کسی کو نزد جانان تحفه جان برد هنوز از روی جانان شرمسارست

3 خرامان میرود آن شاه خوبان سرش مستست و چشمش در خمارست

4 بکلی جان و دلها صید کردست که میر عاشقان میر شکارست

1 اگر در مغز، اگر در پوست یارست بهرجایی که هست آن یار غارست

2 ترا، گر روی دل با روی حق نیست بهر رو از همه رو شرمسارست

3 دلا، گر عاشقی بگذار و بگذر که عاقل در میان گیر و دارست

4 اگر تو نقش خوانی، نقش بر خوان همه عالم پر از نقش و نگارست

1 خرد مستست و دل مستست و جان مست بسودایت روان ناتوان مست

2 ز حد بگذشت مستیهای ذرات فلک مست و زمین مست و زمان مست

3 بیا در باغ و شور بلبلان بین سمن مست و چمن مست، ارغوان مست

4 شراب ناب رحمان را چه گویم؟ کزو دلداده مست و دلستان مست

1 گریبان می‌درم هردم که: دامان درمکش از ما که ما مشتاق دیداریم و رند و عاشق و شیدا

2 به چشم مست میگونت بگو: ای ترک یغمایی که: آخر چیست مقصودت ز چندین غارت دل‌ها؟

3 ازان خورشید رخسارت سواد زلف یک سو کن که مشتاقان به روز آیند از تاریکی شب‌ها

4 چنان در عشق یک رویم که گر تیغم رود بر سر به روز امتحان باشم چو شمع استاده پابرجا

1 در همه روی زمین یک دل هشیار کجاست؟ تا بگویم بیقین منزل آن یار کجاست

2 همه مستند و خرابند ز غفلت، هیهات! دل و جانی که بود حاضر و هشیار کجاست؟

3 دل عشاق سراسیمه و فریاد کنان یار کو خرمن ما سوخت بیک بار کجاست؟

4 چند گویی خبر از دار جنان، ای واعظ؟ دل ما را خبری گوی که: دلدار کجاست؟

1 «اسمعوا منی، یا اولی الالباب »: همه لبند و دوست لب لباب

2 همه در وقت آشکار و نهان این حکایت کنند چنگ و رباب

3 هرچه بشنید در میان آرد بهمان وصف عود در مضراب

4 جز تو کس نیست از ظهور و بطون بهمین شد تمام فصل خطاب

1 یک سخن از قول اخوان الصفاست: سر بکوب آنرا که سرش نیست راست

2 یک حدیث از قصه اسرار تو عاشقی نشنید کز جان برنخاست

3 هرگز از عشق تو نشکیبد دلم جان ما مس است و عشقست کیمیاست

4 گر تو گویی جان فدا کن بهر من ای دل و جان، صد هزارت جان فداست

آثار قاسم انوار

69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی