جانی ست مرا ز غم شماری از غالب دهلوی رباعی 109
1. جانی ست مرا ز غم شماری در وی
اندیشه فشانده خارزاری در وی
...
1. جانی ست مرا ز غم شماری در وی
اندیشه فشانده خارزاری در وی
...
1. گویند جهانیان دورویند، مگوی
گر بد منکوه ور نکویند، مگوی
...
1. یارب تو کجایی که به ما زر ندهی
بی درد خدایی که به ما زر ندهی
...
1. دارم دل شاد و دیده بینایی
وز کری گوشم نبود پروایی
...