آثار غالب دهلوی

صفحه 33 از 34
34 اثر از غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی

1 ای موج گل نوید تماشای کیستی؟ انگاره مثال سراپای کیستی؟

2 بیهوده نیست سعی صبا در دیار ما ای بوی گل پیام تمنای کیستی؟

3 خون گشتم از تو باغ و بهار که بوده ای؟ کشتی مرا به غمزه مسیحای کیستی؟

4 یادش به خیر تا چه قدر سبز بوده ای ای طرف جویبار چمن جای کیستی؟

1 به دل ز عربده جایی که داشتی داری شمار عهد وفایی که داشتی داری

2 به لب چه خیزد از انگیز وعده های وفا به دل نشست جفایی که داشتی داری

3 تو کی ز جور پشیمان شدی چه می گویی؟ دروغ راست نمایی که داشتی داری

4 به سینه چون دل و در دل چو جان خزیدی و باز نگاه مهرفزایی که داشتی داری

1 ای به صدمه ای آهی بر دلت ز ما باری اینقدر گران نبود ناله ای ز بیماری

2 وه که با چنین طاقت راه بر دم تیغ ست پای برنمی تابد رنج کاوش خاری

3 در جنون به من ماناست گر ز عجز خون گردد ناله ای که برخیزد از دل گرفتاری

4 غم چه درربود از ما اینک آنچه بود از ما سینه ای و اندوهی خاطری و آزاری

1 نفس را بر در این خانه صد غوغاست پنداری دلی دارم که سرکار تمناهاست پنداری

2 حباب از فرق عشاق ست و موج از تیغ خوبانش شهادتگاه ارباب وفا دریاست پنداری

3 به گوشم می رسد از دور آواز درا امشب دلی گم گشته ای دارم که در صحراست پنداری

4 ازو باور ندارد دعوی ذوق شهادت را نگاهش با رقیب و خاطرش با ماست پنداری

1 دیده ور آن که تا نهد دل به شمار دلبری در دل سنگ بنگرد رقص بتان آزری

2 فیض نتیجه ورع از می و نغمه یافتیم زهره ما برین افق داده فروغ مشتری

3 تا نبود به لطف و قهر هیچ بهانه در میان شکر گرفت نارسا شکوه شمرد سرسری

4 ای تو که هیچ ذره را جز به ره تو روی نیست در طلبت توان گرفت بادیه را به رهبری

1 از جسم به جان نقاب تا کی؟ این گنج درین خراب تا کی؟

2 این گوهر پرفروغ یارب آلوده خاک و آب تا کی؟

3 این راهرو مسالک قدس وامانده خورد و خواب تا کی؟

4 بی تابی برق جز دمی نیست ما وین همه اضطراب تا کی؟

1 نخواهم از صف حوران ز صد هزار یکی مرا بس ست ز خوبان روزگار یکی

2 سراغ وحدت ذاتش توان ز کثرت جست که سایرست در اعداد بی شمار یکی

3 کسی که مدعی سستی اساس وفاست نشان دهد ز بناهای استوار یکی

4 چه گویم از دل و جانی که در بساط من ست؟ ستم رسیده یکی ناامیدوار یکی

1 ز بس که با تو به هر شیوه آشناستمی به عشق مرکز پرگار فتنه هاستمی

2 امیدگاه من و همچو من هزار یکی ست ز رشک درصدد ترک مدعاستمی

3 سخن ز دشمن و غمهای ناگوارش نیست ز دوست داغ ستمهای نارواستمی

4 دیت مگوی و ملامت مسنج و فتنه مگیر چه شد که هیچ کسم؟ بنده خداستمی

1 رفت آن که کسب بوی تو از باد کردمی گل دیدمی و روی ترا یاد کردمی

2 رفت آن که گر به راه تو جان دادمی ز ذوق از موج گرد ره نفس ایجاد کردمی

3 رفت آن که گر لبت نه به نفرین نواختی رنجیدمی و عربده بنیاد کردمی

4 رفت آن که قیس را به سترگی ستودمی در چابکی ستایش فرهاد کردمی

1 دل که ازمن مر ترا فرجام ننگ آرد همی بر سر راه تو با خویشم به جنگ آرد همی

2 پنجه نازک ادایش را نگاری دیگر است خون کند دل را نخست آنگه به چنگ آرد همی

3 بوسه گر خواهی بدین شنگی بپیچد تنگ تنگ عذر اگر باید به مستی رنگ رنگ آرد همی

4 آن که جوید از تو شرم و آن که خواهد از تو مهر تقوی از میخانه و داد از فرنگ آرد همی

آثار غالب دهلوی

34 اثر از غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی