آثار غالب دهلوی

صفحه 31 از 34
34 اثر از غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی

1 مر ز فنا فراغ را مژده برگ و ساز ده سایه به مهر واگذار قطره به بحر باز ده

2 طره جیب را ز چاک شانه التفات کش عارض خویش را ز اشک غازه امتیاز ده

3 داغ به سینه زیورست دل به جفا حواله کن می ز شرر گرانترست سنگ به شیشه ساز ده

4 از نم دیده دیده را رونق جویبار بخش وز تف ناله ناله را چاشنی گداز ده

1 دیده ور آن که تا نهد دل به شمار دلبری در دل سنگ بنگرد رقص بتان آزری

2 فیض نتیجه ورع از می و نغمه یافتیم زهره ما برین افق داده فروغ مشتری

3 تا نبود به لطف و قهر هیچ بهانه در میان شکر گرفت نارسا شکوه شمرد سرسری

4 ای تو که هیچ ذره را جز به ره تو روی نیست در طلبت توان گرفت بادیه را به رهبری

1 همنشین جان من و جان تو این انگیز هی سینه ای از ذوق آزار منش لبریز هی

2 غیر دانم لذت ذوق نگه دانسته است کز پی قتلم به دستش داد تیغ تیز هی

3 می چکد خونم رگ ابرست آن فتراک های می تپد خاکم رم بادست آن شبدیز هی

4 بر سر کوی تو بیخود گشتنم از ضعف نیست کشته رشکم نیارم دید خود را نیز هی

1 خشنود شوی چون دل خشنود نیابی ترسم که زیانکار کسی سود نیابی

2 از قافله گرمروان تو نباشد رختی که به سیلش شرراندود نیابی

3 فرقی ست نه اندک ز دلم تا به دل تو معذوری اگر حرف مرا زود نیابی

4 بر ذوق خداداد نظردوختگانیم در سینه ما زخم نمکسود نیابی

1 ای ز ساز زنجیرم در جنون نواگر کن بند گر بدین ذوق ست پاره ای گرانتر کن

2 فیض عیش نوروزی جاودانه خوش باشد روز من ز تاریکی با شبم برابر کن

3 زانچه دل ز هم پاشد، لب چه طرف بربندد یا مجال گفتن ده یا نه گفته باور کن

4 در رسایی سعیم عقده ها پیاپی زن در روانی کارم فتنه ها شناور کن

1 زاهد که و مسجد چه و محراب کجایی؟ عیدست و دم صبح می ناب کجایی؟

2 دریا ز حباب آبله پای طلب تست نور نظر ای گوهر نایاب کجایی؟

3 بوی گل و شبنم نسزد کلبه ما را صرصر تو کجا رفتی و سیلاب کجایی؟

4 حشرست و خدا داور و هنگامه به پایان ای شکوه بی مهری احباب کجایی؟

1 از جسم به جان نقاب تا کی؟ این گنج درین خراب تا کی؟

2 این گوهر پرفروغ یارب آلوده خاک و آب تا کی؟

3 این راهرو مسالک قدس وامانده خورد و خواب تا کی؟

4 بی تابی برق جز دمی نیست ما وین همه اضطراب تا کی؟

1 گر نه نواها سرودمی چه غمستی؟ من که نیم گر نبودی چه غمستی؟

2 زنگ زدودن نبرد ز آینه کلفت گر همه صورت زدودمی چه غمستی؟

3 گر غم دل بودمی که تا دم مردن هم به خود از خود فزودمی چه غمستی؟

4 بخت خود ار بودمی که تا به قیامت بی خبر از خود غنودمی چه غمستی؟

1 در زمهریر سینه آسودگان نه ای ای دل بدین که غمزده ای شادمان نه ای؟

2 ای دیده اشک ریختن آیین تازه نیست خود را ز ما مگیر اگر خون فشای نه ای

3 بلبل به گوشه قفس از خستگی منال چون من به بند خار و خس آشیان نه ای

4 داغم ز ناکسی که به تمهید آشتی رنجیده ای ز غیر و به من مهربان نه ای

1 ای موج گل نوید تماشای کیستی؟ انگاره مثال سراپای کیستی؟

2 بیهوده نیست سعی صبا در دیار ما ای بوی گل پیام تمنای کیستی؟

3 خون گشتم از تو باغ و بهار که بوده ای؟ کشتی مرا به غمزه مسیحای کیستی؟

4 یادش به خیر تا چه قدر سبز بوده ای ای طرف جویبار چمن جای کیستی؟

آثار غالب دهلوی

34 اثر از غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار غالب دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی