4 اثر از جلایرنامه قائم مقام فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جلایرنامه قائم مقام فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار قائم مقام فراهانی / جلایرنامه قائم مقام فراهانی

جلایرنامه قائم مقام فراهانی

1 چنین گوید غلام تو جلایر که من رفتم ز شرا تا ملایر

2 بدیدم جملگی شه زادگان را همه سرو سهی آزادگان را

3 ندیدم مثل شه زاده محمد که یزدان حافظش بادا ز هر بد

4 به نستعلیق مثل میرعماد است شکسته خطش از درویش یاد ست

1 جلایر در سواری اوستاد ست به اسب اندازی از رستم زیادست

2 جرید افکن، تقلا زن، سواری است تفنگ اندازی، و نیزه گذاری است

3 به پیش روی قیقاج و چپ و راست زندگوئی به هر جائی دلش خواست

4 پیاده گشته خفته رو به بالا به عون حضرت باری تعالی

1 جلایر چند مغموم و حزینی به بیت الحزن با غم هم نشینی؟

2 چو مرغی بینمت پرها شکسته به بند غم دو پایت سخت بسته

3 به زندان غمت محبوس بینم ز عمر و زندگی مایوس بینم

4 غذایت از چه رو خون جگر شد دو دستت را ز غم دایم به سر شد؟

1 جلایر شرح دیگر را بیان کن گهر آور نثار این و آن کن

2 ولی عهد شهنشاه جوان بخت که ز آغاز آمد او شایسته تخت

3 ثنایش ذکر لب کن صبح تا شام بقایش خواه از قیوم علام

4 وجودش فیض بخش خاص و عام است از این اندر دو عالم نیک نام است

1 جلایر رفت و برخود کرد واجب که گیرد پول و بدهدشان مواجب

2 عمر را، هم سفر با خویش کرده عجب ها زان سبیل و ریش کرده

3 بشارت باد! کان سنی نجس رفت سری کو آمد اندر زیر فس رفت

4 ز فس یک منگله آویز کرده جهانی را عفونت خیز کرده

1 جلایر سر به جیب فکر برده بسی اندیشه در این کار کرده

2 که یارب آن دو قوچ مست و مغرور که با هم آزمایند این چنین زور،

3 از این زور آزمائی سودشان چیست گناه جلد خون آلودشان چیست؟

4 چو حیوان را فزون از یک شکم نیست به روزی هم مجال بیش و کم نیست،

1 جلایر زان شدید الجوله آید که استقبال رکن الدوله آید

2 نهاده رو به دروازه خیابان گذشته از پل و خندق شتابان

3 چو مرغی کو قفس را در گشوده به شوق باغ و بستان پر گشوده

4 به صد تعجیل و سرعت راه پوید به هر گامی هزاران شکر گوید

1 جلایر کلک گوهر ریز کن تیز نسفته لولو آور راه شه ریز

2 دعا کن بر بقای دولت شاه که واجب آمدت درهر سحرگاه

3 ولی عهد شهنشه کز عدالت نه بره دید از گرگی عداوت

4 نموده جای گه در چنگل باز همان صعوه شده با باز هم راز

1 جلایر سینه پر سوز دارد وطن در تکیه نوروز دارد

2 کند هر روز و شب یک اشرفی صرف سوای قیمت فرش و مس و ظرف

3 زمستان است و درها پرده خواهند اروسی های کاغذ کرده خواهند

4 زغال وهیمه و یوشن گران است کلک جفتی به یک صاحبقران است

1 جلایر چون گذارش بر ری افتاد به مهمان داری کهیای بغداد

2 بسی اعجوبه در پاشویه ها دید که الحق واجب الوا گویه ها دید

3 توای دشت اوجان پیوند جانی بهشت ملک آذربایجانی

4 به کام نیک خواهان شادزی، شاد همیشه سبز و خرم باش و آباد

آثار قائم مقام فراهانی

4 اثر از جلایرنامه قائم مقام فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جلایرنامه قائم مقام فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.