5 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید و قطعات در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی

1 بگریز به هنگام که هنگام گریزست رو در پی جان باش که جان سخت عزیزست

2 جان است نه آن است که آسانش توان داد بشناس که آسان چه و دشوار چه چیزست

3 آن آهوی رم دیده که در یک شب و یک روز از رود ز کم آمده تا دیزج و دیزست

4 از رود ارس بگذر و بشتاب که اینک روس است که دنبال تو برداشته ایزست

1 امروز که با شاه جهان ماه جهان است روز رمضان نیست که رو بر رمضان است

2 ما را به دو ماه است درین فصل سرو کار کاین کاهش جان آمد و آن خواهش جان است

3 هر جا که بود عیش و طرب پیرو این است هر جا که بود رنج و تعب همره آن است

4 زین زمزمه نغز و مقامات حزین است زان همهمه مرگ و مناجات و اذان است

1 جهان داور خدیوا آن توئی امروز در عالم که پشت چرخ گردون پیش خدام تو خم باشد

2 نحوس چاکرانت از چه گرد آری تو کز طالع سعود اخترانت جمله در سلک خدم باشد

3 میان با شگون و بی شگون فرق و تفاوت نه که در دار حدوث این نکته باوصف قدم باشد

4 کجا باشد شگون آن ذات مفسد را که افسادش به عینه هم چو عم در ملک شاهان بل اعم باشد

1 موت و حیاتی که خیر خلق زمین است زندگی آصف است و مرگ امین است

2 مرگ امین لازم است کو به نهانی خائن درگاه شاه چرخ مکین است

3 این دو به وقتی بود که پیک بشارت بر در شاهنشه زمان و زمین است

4 گوید کای شاه شاد باش که امروز خادم تو شاد و خائن تو غمین است

1 خسروا، دین پرورا: ای آن که کار ملک را هر زمان از دولت تو رونق دیگر بود

2 این همان ملک است و آن کشور که پیش از عهد تو گفتی از بس شور و شر هنگامه محشر بود

3 وین زمان در سایه اقبال روز افزون تو از ریاض خلد رضوان برتر و به تر بود

4 رود سرخاب است و تبریز این که پنداری کنون کعبه و زمزم بود یا جنت و کوثر بود

1 ای خسرو فرخنده که گردنده به حکمت دور شب و روزست مدار مه و سال است

2 اینک به ره کعبه درگاه شهنشاه امروز به حکم تو مرا شد رحال است

3 این نیز یقین است که دارای جهان را از رزم تو و بزم تو زین بنده سوال است

4 پاسخ چه دهم دادگرا خود تو بفرما ی زین بنده چه زیبنده به جز صدق مقال است؟

1 خواب بس ای بخت خفته شب به سر آمد خیز که صبح است و آفتاب برآمد

2 خسرو انجم که دی بسیج سفر کرد اینک امروز باز از سفر آمد

3 آینه عالم ار به زنگ فرو رفت باز فروزان ز صیقل سحر آمد

4 دیده ز خواب و خمار شوی که گوئی دولت بیدارم این زمان به سر آمد

1 باز باغ از فر فرودین جوان شد گلستان چون روی یار دل ستان شد

2 طرف گل زار آن چنان شد کز نکوئی خود تو گوئی رشگ گل زار جنان شد

3 باغ را ابر بهاری آب یاری، کرد و باد صبح گاهی باغبان شد

4 الفت سرو و تذرو و بلبل و گل چون وصال دوستان در بوستان شد

1 مخدوم من ای آن که مرا در همه عالم مانند تو یک یار وفادار نباشد

2 چون است که این بار که باز آمدی از راه رفتار و سلوک تو چو هر بار نباشد؟

3 در محفل عام آئی ازان رو که مبادا در خلوتک خاص منت بار نباشد

4 وان گه به عبث با در و دیوار بجنگی کاین در خور یاری چو من یار نباشد

1 دین ز چه باقی است از بقای ولی عهد ملک ز تیغ جهان گشای ولی عهد

2 دولت دنیا و پادشاهی عقبی هر دو مهیاست از برای ولی عهد

3 مهر سپهر از چه شمع جمع جهان است گر نه ضیا یابد از ضیای ولی عهد

4 باغ و بهار از چه جان فزاست اگر نیست نسخه ای از حسن جان فزای ولی عهد؟

آثار قائم مقام فراهانی

5 اثر از قصاید و قطعات در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید و قطعات در دیوان اشعار قائم مقام فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.