این طارم از قائم مقام فراهانی قصیده-قطعه 1
1. این طارم فرخنده که پیداست زبیدا
بالاتر و والاتر از این گنبد خضرا
...
1. این طارم فرخنده که پیداست زبیدا
بالاتر و والاتر از این گنبد خضرا
...
1. ای خسرو فرخنده که گردنده به حکمت
دور شب و روزست مدار مه و سال است
...
1. بگریز به هنگام که هنگام گریزست
رو در پی جان باش که جان سخت عزیزست
...
1. امروز که با شاه جهان ماه جهان است
روز رمضان نیست که رو بر رمضان است
...
1. ای بلند اختر برادر کاین ستم گر آسمان
دست خود را از گزند جاه تو کوتاه یافت
...
1. موت و حیاتی که خیر خلق زمین است
زندگی آصف است و مرگ امین است
...
1. تو گنج خویش پسندی خراب و ملک آباد
فسانه که شگفت آورد فسانه تست
...
1. خواب بس ای بخت خفته شب به سر آمد
خیز که صبح است و آفتاب برآمد
...
1. زاهد چه بلائی تو که این رشته تسبیح
از دست تو سوراخ به سوراخ گریزد
...
1. مخدوم من ای آن که مرا در همه عالم
مانند تو یک یار وفادار نباشد
...
1. خسروا! ای آن که خدام درت از یک نظر
ذره را برتر ز خورشید جهان آرا کنند
...
1. باز باغ از فر فرودین جوان شد
گلستان چون روی یار دل ستان شد
...