از کشت عمل بس است یک خوشه مرا از قاآنی رباعی 1
1. از کشت عمل بس است یک خوشه مرا
در روی زمین بس است یک گوشه مرا
...
1. از کشت عمل بس است یک خوشه مرا
در روی زمین بس است یک گوشه مرا
...
1. دوشینه فتادم به رهش مست و خراب
از نشوهٔ عشق او نه از بادهٔ ناب
...
1. این دل که به شهر عشق سرگشتهٔ تست
بیمار و غریب و دربدر گشتهٔ تست
...
1. تا قبلهٔ ابروی تو ای یار کج است
محراب دل و قبلهٔ احرار کج است
...
1. ابروی کجت که دل برو مشتاقست
محراب شهان و قبلهٔ آفاقست
...
1. آراسته جنتی که این روی منست
افروخته دوزخی که این خوی منست
...
1. آمد مه شوال و مه روزه گذشت
و ایام صیام و رنج سی روزه گذشت
...
1. تا دل به برم هوای دلبر دارد
افسانهٔ عشق دلبر از بر دارد
...
1. گر چرخ جفا کرد چه میباید کرد
ور ترک وفا کرد چه میباید کرد
...
1. زلفین سیه که بر بناگوش تواند
سر بر سر هم نهاده همدوش تواند
...
1. در میکده مست از می نابم کردند
سرمست ز جرعهٔ شرابم کردند
...
1. یک عمر شهان تربیت جیش کنند
تا نیم نفس عیش به صد طیش کنند
...