گر هزار آستین برافشانی از قاآنی قطعه 133
1. گر هزار آستین برافشانی
ندهندت زیاده از روزی
...
1. گر هزار آستین برافشانی
ندهندت زیاده از روزی
...
1. دلاکنون چو نداری به عرش وکرسی راه
کمال همت تو عرش هست یاکرسی
...
1. جوانمردی نه این باشدکه چون برق
به شب برکاروان یکدم درخشی
...
1. نفس با عقل آشنا نشود
زاع را نفرتست از طوطی
...
1. چون زبان راز دل نمیداند
چیستش چاره غیر دلتنگی
...
1. باادب باش ای برادر خاصه با دیوانگان
خود مگوکاورا نباشد بهره از فرزانگی
...
1. چون کاسه و کیسه گشت هر دو
ار باده و زرّ و سیم خالی
...
1. آن راکه گنج معرفت کردگار هست
بیاختیار ذکر خدا سرکند همی
...
1. داد از سپهر غدّار آه از جهان فانی
کان حاسدیست مکار وین دشمنیست جانی
...
1. دلا از خویشتن چون درگذشتی
شوی اندر وجود دوست فانی
...
1. یکی به چشم تامل نگر بدین تمثال
که تات مات شود دیدگان ز حیرانی
...
1. چو کفر و دین حجاب رهست ای رفیق راه
بگذار هر دو بگذرد ازین مایی و منی
...