آثار قاآنی

صفحه 2 از 8
8 اثر از غزلیات قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار قاآنی / غزلیات قاآنی

غزلیات قاآنی

1 یارکی مراست رند و بذله گو شوخ و دلربا خوب و خوش‌ سرشت

2 طره‌اش عبیر پیکرش حریر عارضش‌ بهار طلعتش‌ بهشت

3 نقشبند روح گویی از نخست صورت لبش تا کشد درست

4 لعل پاره را ز آب خضر شست پس نمود حل با شکر سرشت

1 قوت من باده قوتم یارست وآدمی را همین دو درکارست

2 عیش آدم بود به قوت و قوت قوت و قوت نیست مردارست

3 هر ولایت که خوبرویی هست هرکه جز اوست نقش دیوارست

4 ای که گفتی مبین به صورت خوب صورت خوب بهر دیدارست

1 واجب نبود دل به بتی بیهده بستن کاو را نبود شیوه به جز عهد شکستن

2 هر دوست که با دوست ندارد سر پیمان میباید از او رشتهٔ پیوند گسستن

3 چون یار ندارد خبر از یار چه حاصل نالیدن و خون خوردن و بر خاک نشستن

4 یاری که وفا بیند و با غیر شود یار شرطست برو از سر عبرت نگرستن

1 طالع مسعود چیست طلعت محمود شکر که تنها مراست طالع مسعود

2 چند دهی زاهدا به خلد فریبم طلعت محمود به ز جنت موعود

3 ما به تو مستظهریم از همه عالم نزد تو مقبول به که از همه مردود

4 روی تو مسجود هست و زلف تو ساجد ای سر و جانم فدای ساجد و مسجود

1 این چه حالست که از سرکله انداخته‌ای مست و بیخود شده از خانه برون تاخته‌ای

2 تبغ‌ صیقل زده در مشت و سپر از پس پشت نرد کین باخته و ساز جدل ساخته‌ای

3 ساق بالا زده و ساعد کین برچیده رخ برافروخته و تیغ برافراخته‌ای

4 گاه با دوست درآویخته گه با دشمن چون حریفان دغا نرد دغل باخته‌ای

1 بتا ز دست ببردی دلم به طراری ولی دریغ که ننمودیش پرستاری

2 به‌ دلربایی و شوخی و صیدکردن خلق مسلمیّ و نداری همی وفاداری

3 به گاه عرض ادب همچنان ادیب ترا به یاد داده همین چابکی و طراری

4 چنین صنم که تویی‌‌ گر همی نپوشی روی نهان شود ز خجلت بتان فر خاری

1 لحن اسماعیل و رویش آفت چشمست و گوش آن برد از چشم خواب و این برد از گوش هوش‌

2 حسن او دل را به‌رقص آرد ولی از راه‌چشم صوت او جان را به وجد آرد ولی از راه گوش

3 شوق دیدار نکویش پیر را سازد جوان شور آواز حزینش خام را آرد به جوش

4 چون به بزم باده برخیزد ز لب آواز او بانگ چنگ از جام می آید به گوش باده‌نوش

1 مرا شوخیست شیرین‌لب که ‌رنگ نیشکر دارد جمال مهر و حس حور و خوبی قمر دارد

2 مُحلّق مشک تبّت را به برگ یاسمن سازد معلق ماه نخشب را به سرو کاشمر دارد

3 به ‌رنگ نیشکر ماند رخش‌ لیکن عجب دارم که لعل دلفریبش از چه طعم نیشکر دارد

4 مگمر اکسیر طنازیست حس عالم افمروزش که از تاثیر آن اکسیر رویش رنگ زر دارد

1 گرم ز لطف بخوانی ورم به قهر برانی تو قهرمانی و قادر بکن هر آنچه توانی

2 گرم به دیده زنی تیر اگر به سینه ننالم که‌‌ گرچه آفت جسمی و لیک راحت جانی

3 نیم سپند که لختی برآتشت ننشینم هزار سال فزون گر بر آتشم بنشانی

4 من از جمال تو مستغنیم ز هرکه به عالم به حکم آنکه تو تنها نکوتر از دو جهانی

1 تو در خوبی و زیبایی چنان امروز یکتایی که ‌خورشید ار به‌ خود بندی به ‌زیبایی نیفزایی

2 حدیث‌روز محشرهرکسی‌در پرده می‌گوید شود بی‌پرده‌ آن‌ روزی که‌ روی‌ از پرده بنمایی

3 چه‌نسبت‌با شکرداری که‌سرتا پای شیرینی چه‌ خویشی ‌با قمر داری که پا تا فرق زیبایی

4 مگر همسا‌یهٔ نوری که در وهمم نمی‌‌گنجی مگر همشیرهٔ‌ حوری که در چشمم نمی‌آیی

آثار قاآنی

8 اثر از غزلیات قاآنی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات قاآنی شعر مورد نظر پیدا کنید.