9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.

پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 همی‌بود بندوی بسته چو یوز به زندان بهرام هفتاد روز

2 نگهبان بندوی بهرام بود کزان بند او نیک ناکام بود

3 ورا نیز بندوی بفریفتی ببند اندر از چاره نشکیفتی

4 که از شاه ایران مشو ناامید اگر تیره شد روز گردد سپید

1 ز بیگانه قیصر به پرداخت جای پر اندیشه بنشست با رهنمای

2 به موبد چنین گفت کای دادخواه ز گیتی گرفتست ما را پناه

3 بسازیم تا او بنیرو شود وزان کهتر بد بی‌آهوشود

4 به قیصر چنین گفت پس رهنمای که از فیلسوفان پاکیزه رای

1 چو آن نامه نزدیک خسرو رسید زپیوستن آگاهی نو رسید

2 به ایرانیان گفت کامروز مهر دگرگونه گردد همی برسپهر

3 زقیصر یک نامه آمد بلند سخن گفتنش سر به سر سودمند

4 همی راه جوید که دیرینه کین ببرد ز روم و ز ایران زمین

1 چو بگذشت لشکر بران تازه بوم بتندی همی‌راند تا مرز روم

2 چنین تا بیامد بران شارستان که قیصر ورا خواندی کارستان

3 چواز دور ترسا بدید آن سپاه برفتند پویان به آبی راه و راه

4 بدان باره اندر کشیدند رخت در شارستان را ببستند سخت

1 هم آنگه یکی نامه بنوشت زود بران آفرین آفرین بر فزود

2 که با موبد یکدل و پاک رای ز دیم از بد و نیک ناباک رای

3 ز هرگونه‌ای داستانها زدیم بران رای پیشینه باز آمدیم

4 کنون رای و گفتارها شد ببن گشادم در گنجهای کهن

1 وزان جایگه شد به پیش پدر دودیده پراز آب و پر خون جگر

2 چو روی پدر دید بردش نماز همی‌بود پیشش زمانی دراز

3 بدو گفت کاین پهلوان سوار که او را گزین کردی ای شهریار

4 بیامد چوشاهان که دارند فر سپاهی بیاورد بسیارمر

1 چو خورشید گردنده بی‌رنگ شد ستاره به برج شباهنگ شد

2 به فرمود قیصر به نیرنگ ساز که پیش آرد اندیشه‌های دراز

3 بسازید جای شگفتی طلسم که کس بازنشناسد او را به جسم

4 نشسته زنی خوب برتخت ناز پراز شرم با جامه‌های طراز

1 ببود اندر آن شهر خسرو سه روز چهارم چو بفروخت گیتی فروز

2 بابر اندر آورد برنده تیغ جهانجوی شد سوی راه وریغ

3 که اوریغ بد نام آن شارستان بدو در چلیپا و بیمارستان

4 ببی راه پیدا یکی دیر بود جهانجوی آواز راهب شنود

1 وزین روی بنشست بهرام گرد بزرگان برفتند با او وخرد

2 سپهبد بپرسید زان سرکشان که آمد زخویشان شما را نشان

3 فرستید هرکس که دارید خویش که باشند یکدل به گفتار وکیش

4 گریشان بیایند وفرمان کنند به پیمان روان را گروگان کنند

1 چوقیصر نگه کرد و نامه بخواند ز هر گونه اندیشه بر دل براند

2 ازان پس بدستور پرمایه گفت که این راز را بازخواه از نهفت

3 نگه کن خسرو بدین کار زار شود شاد اگر پیچد از روزگار

4 گرای دون که گویی که پیروز نیست ازان پس و را نیز نوروز نیست

آثار ابوالقاسم فردوسی

9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.