9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 چوگستهم وبندوی به آذرگشسپ فگندند مردی سبک بر دو اسپ

2 که در شب به نزدیک خسرو شود از ایران به آگاهی نو شود

3 فرستاده آمد بر شاه نو گذشته شبی تیره از ماه نو

4 ز آشوب بغداد گفت آنچ دید جوان شد چو برگ گل شنبلید

1 چو خسرو نشست از برتخت زر برفتند هرکس که بودش هنر

2 گرانمایگان را همه خواندند بر آن تاج نو گوهر افشاندند

3 به موبد چنین گفت کاین تاج وتخت نیابد مگر مردم نیک بخت

4 مبادا مرا پیشه جز راستی که بیدادی آرد همه کاستی

1 چوبشنید بهرام کز روزگار چه آمد بران نامور شهریار

2 نهادند بر چشم روشنش داغ بمرد آن چراغ دو نرگس بباغ

3 پسر برنشست از بر تخت اوی بپا اندر آمد سر وبخت اوی

4 ازان ماند بهرام اندر شگفت بپژمرد واندیشه اندر گرفت

1 رسیدند بهرام و خسرو بهم گشاده یکی روی و دیگر دژم

2 نشسته جهاندار بر خنگ عاج فریدون یل بود با فر وتاج

3 زدیبای زربفت چینی قبای چو گردوی پیش اندرون رهنمای

4 چو بندوی و گستهم بردست شاه چو خراد برزین زرین کلاه

1 چوخواهرش بشنید کامد ز راه برادرش پر درد زان رزمگاه

2 بینداخت آن نامدار افسرش بیاورد فرمانبری چادرش

3 بیامد بنزد برادر دمان دلش خسته ازدرد و تیره روان

4 بدو گفت کای مهتر جنگجوی چگونه شدی پیش خسرو بگوی

1 وزان روی شد شهریار جوان چوبگذشت شاد از پل نهروان

2 همه مهتران را زلشکر بخواند سزاوار بر تخت شاهی نشاند

3 چنین گفت کای نیکدل سروران جهاندیده و کار کرده سران

4 بشاهی مرا این نخستین سرست جز از آزمایش نه اندرخورست

1 چو پنهان شد آن چادر آبنوس بگوش آمد از دوربانگ خروش

2 جهانگیر شد تابنزد پدر نهانش پر ازدرد وخسته جگر

3 چو دیدش بنالید و بردش نماز همی‌بود پیشش زمانی دراز

4 بدو گفت کای شاه نابختیار ز نوشین روان در جهان یادگار

1 دبیر جهاندیده را پیش خواند بران پیشگاه بزرگی نشاند

2 بفرمود تا نامه پاسخ نوشت بیاراست چون مرغزار بهشت

3 ز بس بند و پیوند و نیکو سخن ازان روز تا روزگار کهن

4 چوگشت از نوشتن نویسنده سیر نگه کرد قیصر سواری دلیر

1 چو خورشید خنجر کشید از نیام پدید آمد آن مطرف زردفام

2 فرستاد و گردنکشان را بخواند برتخت شاهی به زانو نشاند

3 بهرجای کرسی زرین نهاد چوشاهان پیروز بنشست شاد

4 چنین گفت زان پس به بانگ بلند که هرکس که هست ازشما ارجمند

1 بدو گفت قیصر که جاوید زی که دستور شاهنشهان را سزی

2 یکی خانه دارم در ایوان شگفت کزین برتو را ندازه نتوان گرفت

3 یکی اسب و مردی بروبر سوار کز انجا شگفتی شود هوشیار

4 چوبینی ندانی که این بند چیست طلسمست گر کردهٔ ایزدیست

آثار ابوالقاسم فردوسی

9 اثر از پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پادشاهی خسرو پرویز در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی