7 اثر از جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ابوالقاسم فردوسی / شاهنامه ابوالقاسم فردوسی / جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه

جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 بر این گونه تا سالیان گشت شست جهان شد همه شاه را زیردست

2 پراندیشه شد مایه‌ور جان شاه از آن رفتن کار و آن دستگاه

3 همی گفت ویران و آباد بوم ز چین و ز هند و ز توران و روم

4 هم از خاوران تا در باختر ز کوه و بیابان وز خشک و تر

1 جهاندار شد پیش برتر خدای همی خواست تا باشدش رهنمای

2 همی گفت کای کردگار سپهر فروزندهٔ نیکی و داد و مهر

3 از این شهریاری مرا سود نیست گر از من خداوند خشنود نیست

4 ز من نیکوی گر پذیرفت و زشت نشستن مرا جای ده در بهشت

1 چو یک هفته بگذشت ننمود روی برآمد یکی غلغل و گفتگوی

2 همه پهلوانان شدند انجمن بزرگان فرزانه و رای زن

3 چو گودرز و چون طوس نوذرنژاد سخن رفت چندی ز بیداد و داد

4 ز کردار شاهان برتر منش ز یزدان پرستان وز بدکنش

1 چو با ایمنی گشت کاووس جفت همه راز دل پیش یزدان بگفت

2 چنین گفت کای برتر از روزگار تو باشی به هر نیکی آموزگار

3 ز تو یافتم فر و اورنگ و بخت بزرگی و دیهیم و هم تاج و تخت

4 تو کردی کسی را چو من بهرمند ز گنج و ز تخت و ز نام بلند

1 شب و روز یک هفته بر پای بود تن آنجا و جانش دگر جای بود

2 سر هفته را گشت خسرو نوان به جای پرستش نماندش توان

3 به هشتم ز جای پرستش برفت بر تخت شاهی خرامید تفت

4 همه پهلوانان ایران سپاه شگفتی فرومانده از کار شاه

1 شهنشاه بر تخت زرین نشست یکی گرزهٔ گاوپیکر بدست

2 بیک دست او زال و رستم بهم چو پیل سرافراز و شیر دژم

3 بدست گر طوس و گودرز و گیو دگر بیژن گرد و رهام نیو

4 نهاده همه چهر بر چشم شاه بدان تا چه گوید ز کار سپاه

1 سر هفته را زال و رستم به هم رسیدند بی‌کام دل پر ز غم

2 چو ایرانیان آگهی یافتند همه داغ دل پیش بشتافتند

3 چو رستم پدید آمد و زال زر همان موبدان فراوان هنر

4 هر آن کس که بود از نژاد زرسب پذیره شدن را بیاراست اسب

1 غمی شد دل ایرانیان را ز شاه همه خیره گشتند و گم کرده راه

2 چو بشنید زال این سخن بردمید یکی باد سرد از جگر برکشید

3 به ایرانیان گفت کاین رای نیست خرد را به مغز اندرش جای نیست

4 که تا من ببستم کمر بر میان پرستنده‌ام پیش تخت کیان

1 چو کیخسرو آن گفت ایشان شنید زمانی بیاسود و اندر شمید

2 پراندیشه گفت ای جهاندیده زال به مردی بی‌اندازه پیموده سال

3 اگر سرد گویمت بر انجمن جهاندار نپسندد این بد ز من

4 دگر آن که رستم شود دردمند ز درد وی آید به ایران گزند

1 چو بشنید خسرو ز دستان سخن یکی دانشی پاسخ افگند بن

2 بدو گفت کای پیر پاکیزه مغز همه رای و گفتارهای تو نغز

3 ز گاه منوچهر تا این زمان نه‌ای جز بی‌آزار و نیکی گمان

4 همان نامور رستم پیلتن ستون کیان نازش انجمن

آثار ابوالقاسم فردوسی

7 اثر از جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.